"نقدی بر مجموعهی شرابسالگی/بخش دوم"
۶_ از مهمترین کاستیهای مجموعه، دودستگیهای بدون تمهید در زبان شعر است. شاعر گاه در برخی غزلها و حتی ابیات و مصرعهای مجاور، بدون دلیل شاعرانه، کلماتی متمایز را همراه کرده؛ حال آنکه در اغلب موارد، دودستگی مجاورت این کلمات، بهوضوح رخ مینمایاند؛ برای مثال کاربرد همزمان واژههای "اونتوس/ دیور/ غمزه":
مثل تلفیق اونتوس و دیور از شب قبل
آتش انداخته این خاطرهها بر بدنم
جای آن است که من از غم آن غمزه هنوز
خاک را باد کنم بر سر و روی و دهنم (ص۱۷)
یا در دو بیت زیر:
به چشم آهوانهام، به اشک دانهدانهام
شلختگی خانهام، بیار باز هم دوام
تو خام من نمیشوی، تو رام من نمیشوی
حرام من نمیشوی، مستی محض مستدام (ص ۲۳)
یا در نمونههای زیر:
با تمام وجود عاشقتم
نگسلد از تو ریشه و عصبم (ص۲۸)
در دو بیت زیر، استفاده از کلمهی تناقض، دودستگی واژهها را تاحدودی توجیه کرده است:
هر روز بیتو بگذرد بر من چهل سال
از مستی آن چشم مردافکن بگویم
یا از تناقضهای چادر مشکیام با
سیگارهای آبی بهمن بگویم (ص ۳۷)
اما در دو بیت دیگر، با وجود تلاش برای تصویر حالتی متضاد، این دودستگی آزاردهنده است:
من نیستم که ترکی استانبولی بلد
ما بین چشم جمعیتی میروم ز هوش...
"والله شهر بیتو مرا حبس میشود"
کازینوهای بلخ نه اسلیمی نقوش (ص۶۳)
یا در دو بیت زیر:
نبات حل شده در می، می بدون صداع
مکیدهام کلمات تورا میان سماع
کنار ساحل شهری غریب، غرق صدات
مرا قرار نده بیش از این تو تحت شعاع (ص۶۴)
۷_ علاوه بر برخی ضعف تالیفهای نمودیافته در ابیات، بهندرت خطاهایی دستوری هم به زبان شاعر راه یافته؛ برای مثال استفاده از "منرا" به ضرورت وزن در بیت زیر که در زبان رسمی ادبیات هیچگاه این کاربرد جایگاه نداشته است:
من را دوباره زنگ یک شب تمام
بحث کجاست جای تو قبل از طلاق من (ص۲۶)
خطای کاربرد حشوگونهی ضمیر را در بیت زیر هم میتوان نقد کرد:
تورا ای چشم سبزآبی چنانت دوست میدارم (ص ۹)
یا استفادهی چندباره از "بایست" در سیاق خطای دستوری در ابیات زیر:
آن هم زنی که از نظرت مست دائم است
با این زن روانی، بایست سر کنی (ص۴۱)
دیوانهی مغرور تو بایست بدانی
احوال مرا تاکه خودت را برسانی (ص ۸۰)
۸_ چنانکه یادشده، جنسیت زنانهی شاعر در بسیاری از ابیات نمود دارد؛ این ویژگی را در اشارات مستقیم شاعر به نام کوچک خود "فاطمه" نیز میتوان دید. با این حال در برخی تصاویر ارائهشده از معشوق، کمتر میتوان جنسیت مقابل را مذکر دانست. شاید در این ابیات او، اشعاری برای زنی مورد ستایش سروده؛ هرچند قرائن مربوط به آن را مشخص نکرده است:
نچید دست من انگور از شرابی مویت (ص ۲۹)
آه ای پری! چقدر پی حرف مردمی (۶۰)
۹_ به ندرت در قافیهبندیها یا حروف الحاقی قافیهها خطاهایی رخ داده است. از آن جمله است قافیه شدن کلمات "نشنیدن/ مردن" در دو بیت پیاپی غزل ۱۷ و تضاد یاهای معرفه و نکره در غزل سنتی شمارهی ۳۸. همچنین کاربرد متعدد اختیار عروضی "قلب" در وزن غزل ۹، کمی شعر را از نظر موسیقایی دچار ناپسندی کرده است.
۱۰_ در کنار موارد یادشده، دایرهی واژگان و ارجاعات برونمتنی در شعرها و تلاش برای ایجاد پیوند بین ادبیات کهن و معاصر و شعر فارسی و گاه عربی، از جنبههای مثبت این مجموعه است که از موفقترین غزلسرودههای مجموعه با این رویکرد میتوان به شعر شمارهی ۲۵ اشاره کرد.
#فاطمه_موسوی
#غزل_زنان
#نقد_شعر
@mmparvizan