نا امیدان را دهد امّید این باب‌المراد میدهد حاجاتِ حاجتمند از لطف زیاد دل به دریای کریمی میزنم کز فرط جود در میان چارده معصوم خوانندش جواد بر در این خانه فیض نوکری هرکس نیافت ای خدا شکرت که هستم من غلام خانه‌زاد تا شود آرام، قلب خسته از بار گناه میدهم پر مرغ روحم را سوی باب‌المراد تا کنم دل را حریم عشق آن والا مقام میکنم از آن حریم کبریائی باز یاد کاظمینی گشته ام با بردن نامش، یقین حضرت زهرای اطهر بر من این توفیق داد فارغ از غم شد دل تنگم ز فیض نام او بردن نامش کند بازار غمها را کساد گر گرفتاری بگو ابن‌الرضا دستم بگیر کن صدا از عمق جان محبوب را با اعتقاد جان به قربان امامی که نه تنها دشمنش بلکه با او همسرش در خانه‌اش دارد عناد چون حسن مسموم شد از زهر کینِ همسرش لعنت دائم به ام‌الفضل همچون جعده باد دید کز سوز عطش دارد تقلا میکند قطره آبی بی‌حیای پست بر مولا نداد پیکر بی جانِ جانان از فراز بام بر خاک گرم کوچه‌ با مظلومی و غربت فتاد 🔸شاعر: ________________________________