ادامه ...
🔷آن گاه امام در سومین جمله از حس شنوایى انسان سخن مى گوید و مى فرماید: «(این مایه تعجب است که) انسان با استخوانى مى شنود»; (وَیَسْمَعُ بِعَظْم).
❤️در تفسیر «عظم» (استخوان) بسیارى از شارحان نهج البلاغه به واسطه عدم آشنایى با تشریح بدن انسان و یا عدم پیشرفت این علم در زمان آنها گرفتار مشکلات زیادى شده اند در حالى که امروز که این علم پیشرفته است ما به خوبى مى فهمیم که منظور امام(علیه السلام)چیست.
امواج صوتى از مجارى گوش 👂وارد مى شود و در آن پیچ و خم تعدیل مى یابد سپس به پرده گوش مى رسد. در پشت این پرده دو استخوان ظریف به نام استخوان هاى چکشى و سندانى وجود دارد که بى شباهت به چکش و سندان نیست.
دسته استخوان چکشى به پرده صماخ متکى است و از ارتعاش آن به حرکت در مى آید.این دو استخوان به حرکت درمى آیند و عصبى که در پشت آنهاست از این حرکت متأثر شده پیام را به مغز منتقل مى کند و انسان کلمات و حروفى را که دریافته با آنچه قبلاً آموخته است تطبیق مى دهد و مفاهیم سخنان را درمى یابد و گاه زیر و بم ارتعاش صوتى و شدت و ضعف آن پیام هاى خاصى با خود همراه دارد که آن را نیز درک مى کند
مثلاً پیامى که یک ناله ممتد و یا یک فریاد بلند یا نفس هاى سریع و پى در پى با خود دارد همه از طریق این مجرا و این استخوان به درون روح و جان انسان منتقل مى شود.😳
🌻🌲🌻🌲🌻🌲🌻🌲🌻🌲🌻🌲🌻🌲