ادامه پاسخ 👆👆🔻👇👇
✅ قسمت3⃣
شریح قاضی یکی از افرادی است که در ابتدا جزء دعوت کنندگان امام به کوفه بوده اما تحت تاثیر عمر سعد قرار گرفت و بعنوان مشاور در دارالعماره جا گرفت .
در هر صورت به حکم چه کسی باشه تاثیری در اصل جریان ندارد.
اینکه گوینده می گه دیگه هیچ عالمی مقتل نخواند، یک دروغ بزرگ است امروزه هم رسم بر مقتل خوانی است اگرچه عده ای از روی آن کتاب روضه می خواندند اما فراگیر نبوده.
در مورد کلمه روضه ، باید بدانیم در اصل مرثیه خوانی گفته می شده
عملکردهای متفاوت ائمه به اقتضای زمان و یارانشان متفاوت بوده بطور مثال امام صادق (ع) با آنهمه شاگرد فرمودن اگر به تعداد انگشتان دست مانند " بشر "داشتم من هم قیام می کردم.
قیام اباعبدالله الحسین علیهالسلام نهضت است، چون ایشان فقط مخالف حکومت یزید و نابسامانی موجود نبود بلکه کاملاً آگاه بر نظام مطلوب بود. آن حضرت پیرو الگوی حکومتی جدشان، رسول خدا(ص) و در پی احیاء حکومت نبوی بود.
چرا قیام اباعبدالله الحسین(ع) را نهضت میخوانیم؟ بدیل نهضت، جنبش اعتراضی است. هر دو، قیام علیه وضع موجود است و با شورشهای سلطه طلبانه و اقتدار جو که غایتی غیر از تصاحب قدرت ندارند، فرق میکنند. دغدغه شورشیان اقتدارگرا قدرت است و وضع مطلوب را در تصاحب قدرت میدانند، اما غایت قیام اینچنین نیست. قیام، مخالفت با وضع موجود است ولی این مخالفت به دلیل قدرت نیست. بلکه به دلیل نابسامانی وضع موجود به طور مطلق است؛ بهویژه نابسامانی در روند قدرت و حاکمیت سیاسی. اما تمایز نهضت و جنبش اعتراضی در حداکثری و حداقلی بودن قیام است. اگر قیام محدود به نارضایتی از وضع موجود باشد؛ جنبش اعتراضی خواهد بود. اعتراض علیه وضع موجود و نابسامانیهای سیاسی و اجتماعی، شرط حداقلی قیام است و شرط حداکثری آن داشتن تصویری روشن از وضعیت مطلوب است. چنانکه نهضت اینگونه است.
پیداست که نهضت بر جنبش اعتراضی در شرایطی که وضع موجود قابل اصلاح و بازسازی نباشد، رجحان دارد، زیرا جنبش شرط لازم را دارد ولی فاقد شرط کافی است. جنبش، بهمثابه کشتی سرگردان در دریای نابسامان است و هیچ چشمانداز روشنی از ساحل نجات ندارد. اینکه رهبران جنبش جامعه را علیه نابسامانی وضع موجود بشورانند ولی ندانند که باید به کجا رفت و ساحل نجات در کدام سو قرار دارد؛ نهایت بیخردی است. مردم به امید رسیدن به وضع بهتر با رهبری جنبش همپیمان میشوند.
حال، اگر رهبری جنبش مردم را با خود به وسط دریای پرتلاطم بکشاند ولی نداند ساحل نجات کجاست؛ ظلم بزرگی بر مردم روا داشته است، ولی نهضت، چون هر دو شرط لازم و کافی را دارد، بهمثابه کشتی نجات تلقی میشود. رهبری نهضت کاملاً آگاه است که مردم را به کجا هدایت میکند و چه چشماندازی از ساحل نجات در ذهن دارد، البته خیلی اوقات تشخیص جنبش از نهضت دشوار است، زیرا اغلب نهضتها گمان میکنند که ساحل نجات را به خوبی شناسایی کردهاند و حال آنکه سراب را شناسایی میکنند و نه ساحل نجات.
قیام اباعبدالله الحسین علیهالسلام نهضت است چون ایشان فقط مخالف حکومت یزید و نابسامانی موجود نبود بلکه کاملاً آگاه بر نظام مطلوب بود. آن حضرت پیرو الگوی حکومتی جدشان، رسول خدا(ص) و در پی احیاء حکومت نبوی بود. امام علیهالسلام به هنگام خارج شدن از مدینه به همراه خاندانش، وصیتنامهای مینویسد و نزد برادرش محمد بن حنفیه میگذارد.
ادامه 👇👇👇
کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش
http://telegram.me/mobahesegroup
https://eitaa.com/mobahesegroup
http://sapp.ir/mobahesegroup