🏴⚜️🏴⚜️🏴⚜️🏴⚜️ ✅قسمت دهم ⬅️ کاروان خسته و مصیبت زده ی آل الله علیهم السلام با سپه سالاری عقیلة الهاشمیین، منزل به منزل پیش میرفتند. حضرت علیا مخدره در تمام مصائب و حوادث این چهل منزل، با قامتی شکسته، قلبی شعله ور حامی تک تک افراد کاروان بودند و در تک تک منازل با احوال و اقوال خویش، هدایتگری و رسواگری کردند. ⚜منزل یسجر 🔳 چون عيال الله به منزل يسجر رسيدند پير و جوان، بزرگ و كوچك اتفاق كردند كه با آن قوم شقاوت، شعار قتال نمايند. شمشيرها كشيدند و به سوي آنها دويدند. در آن ميانه زني كهنسال بر خولي لعنة الله عليه حمله نمود كه حامل سر مطهر حضرت سيدالشهداء علیه السلام بود و سر مظهر را باز ستانید. حضرت عليا مخدره بي بي زينب كبري از مشاهده آن حال بر سر مي زدند و ناله مي كردند و فرمودند: «اي زن صالحه! همانا ديرگاهي است كه بر ديدار برادرم لب نسوده ام؛ محض خاطر مادرم حضرت صديقه كبري فاطمه زهراء از جانب من ديدگان آن نور ديدة مصطفي را ببوس». ⬅️ در این موضع علیا مخدره زینب کبری سلام الله علیها، هم اقامه ی عزای کردند و هم با بیان اینکه حضرت سیدالشهدا علیه السلام فرزند فاطمه زهرا سلام الله علیها و نور دیدگان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بودند، از جنایت آن ملاعین پرده برداشتند. 👈 سپس از اين فرمايش حضرت عليا مخدره بي بي زينب كبري شور و غلغله در آن دشت بيفتاد....چرا که احوال و اقوال حضرت خانم چه در عالم درون و جه در عالم برون ولوله و بیدارگری ایجاد میکرد. ⚜ جا ماندن طفل خردسال اباعبدالله علیه السلام در منزل عسقلان 🔳 اهل بيت اطهار نزديك به عسقلان شدند. آن روز هوا چنان گرم بود كه مرغ و ماهي گداخته مي گرديد. اتفاقاً يك دختر از ايشان به گریه و زاری به زیر درختی رفته و بخواب برفت. چون روز از نيمه بگذشت بارها بربستند و برفتند و آن دختر به جا ماند. چون مقداري طي كردند، 👈 حضرت عليا مخدره بي بي زينب كبري اين حال را بدانستند. سخت بناليدند و بگريستند و نادت: ✨يا قوم بالله عليكم اصبروا هنيئة فقد افتقدت ابنة اخي و قرَّة عيني ندا بر كشيدند: اي قوم شما را به خدا سوگند مي دهم ساعتي درنگ كنيد چون دختر برادرم و روشني ديده ام ناپديد شده است. ▪️چون اين خبر منتشر شد، ناله اهل بيت پيغمبر بلند گرديد و آشوب محشر برخاست. سپس آن قوم ظالم با بیرحمی تمام آن طفل را به دامان عمه ی خود باز آوردند. ⚜ مشهد السقط 🔳 نقل شده كه در راه شام در منزل جبل الجوشن، كوهي بود كه حرّان نام داشت و بانویی از زنان اباعبدالله الحسین علیه السلام که حامل طفلی در شکم بودند و در آن منزل از شدت تعب و رنج و محنت و عطش طفل خود را سقط كردند. ▪️ چون عليا مخدره ام المصائب بي بي زينب كبري(سلام الله علیها) اين را ديدند به حضرت خداوند متعال ناليدند كه از چه بر چنين مردم بلا نازل نمي شود در ساعت برقي بزد و آن جماعت سوختند. ⬅️ وقتی حضرت خانم چنین نفرینی میکنند و در جا عذاب بر آنها نازل میشود، این خود بیانگر شأن و منزلت، اقتدار و صلابت دختر امیرالمومنین علیهما السلام است‌. ⚜دخترکی در زیر پای اشتران ▪️در يكي از منازل دختري از امام حسن مجتبي علیه السلام از شتر افتادند، 👈 به عادت مستمره كه هر كدام را صدمه اي مي رسيد به حضرت عقيلة العرب خانم زينب كبري التجا مي بردند، فرياد يا عَمَّتاه! وَ يا زَينَباهُ! بركشيدند. 👈 عليا مخدره مضطربانه از فراز شتر بزير آمدند. ناله كنان به اطراف بيابان نظر انداختند. چون ايشان را دريافتند؛ از هوش رفته بودند. چون نيك نگران شدند از زحمت پاي شتران جان به جان آفرين تسليم كرده بود. آن مخدره چنان ناله «وا ضَيعَتاهُ! وا غُربَتاهُ! وا مِحنَتاهُ!» بركشيدند كه آسمان و زمين را متزلزل گردانيد. ⬅️ هر ناله و نفرین علیا مخدره زینب کبری سلام الله علیها در طول چهل منزل و در تمام مصائب وارده چنان محشری در لحظه ایجاد میکرد که قلوب را بیدار کرده و دوست و دشمن را متاثر خود قرار میداد. 📓معالي السبطين ج۲ص۸۰ 📓رياحين الشريعه ج۳ص۱۵۱ 📓الطراز المذهّب ج۲ ص۵۳۴ 📓الطراز المذهّب ج ۱ ص ۳۴۹ 📓رياحين الشريعة ج ۳ ص ۱۴۹ 🏴⚜️ ⚜️🏴⚜️🏴 🏴⚜️🏴⚜️🏴⚜️🏴⚜️ کانال رسمی پاسخ به شبهات ، شایعات و مطالب روز در تلگرام، ایتا و سروش http://telegram.me/mobahesegroup https://eitaa.com/mobahesegroup http://sapp.ir/mobahesegroup https://www.instagram.com/mobahesegroup2