🌹🌹🌹ادامه جهاد تبیین با موضوع مرتبط با آیه جزء هفتم🌹🌹🌹
5. از جمله شبهاتی که خواسته یا ناخواسته در اذهان جامعۀ مسلمین رسوخ کرده است، این است که آیا آرزوی هدایت برای یک ملت بهتر از آرزوی مرگ نیست؟ میگویند: دعا کردن برای دیگر ملتها، نه تنها برای شخص اثر مثبت دارد؛ بلکه یک نوع تبلیغ عملی برای جذب دیگر ملتها و گرایش آنان به اسلام خواهد بود. حال اگر مرگخواهی و سبّکردن را برای دیگران بخواهیم، نتیجه عکس آن خواهد بود. بنابراین، به جای ایجاد اختلاف و نیز تولید هرگونه اسلامهراسی، به احترام متقابل و دعا کردن به آنان اکتفا شود، دارای اثرات بیشتری خواهد بود. در پاسخ به این شبهه باید گفت: مرگخواهی دشمنان دین از دستورات قرآنی و روایی به شمار میورد. دعا وقتی اثربخش است که زمینههای هدایت فراهم باشد؛ اما اگر در مسیر هدایت نباشند و بر لجاجت خود اصرار داشته باشند و بر محو دین نقشهها میکشند، نه تنها سزاوار لعن؛ بلکه مستحق مرگ خواهی هستند. همان گونه که حضرت نوح پس از ناامیدی از هدایت ظالمین، به جای دعا دست به سوی آسمان بلند کرده، هلاکت قوم کافرین و ظالمین را درخواست میکند و عرضه میدارد: وَ قالَ نُوحٌ رَبِّ لا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكافِرینَ دَیاراً * إِنَّكَ إِنْ تَذَرْهُمْ یضِلُّوا عِبادَكَ وَ لا یلِدُوا إِلاَّ فاجِراً كَفَّاراً؛ «نوح گفت: پروردگارا! روی زمین احدی از كافران را زنده مگذار. * چرا كه اگر آنها را بگذاری بندگانت را گمراه میكنند، و جز نسلی فاجر و كافر به وجود نمیآورند»، آنچه که سبب انزجار خواهد بود، فحاشی و تندروی است که اسلام نیز از آن نهی فرموده است. البته در حق دشمنانی که امید هدایت میرود، باید دعا کرد تا در مسیر هدایت قرار گرفته، به سوی کمال ترقی یابند؛ اما سبّ در همۀ حالات منع شده است، حتی در زمان جنگ. به همین دلیل امیرالمؤمنین در جنگ صفین، زمانی که مشاهد کردند یکی از یاران وی در حال سبّ کردن به معاویه و یاران وی است، فرمودند: «إِنِّی أَكْرَهُ لَكُمْ أَنْ تَكُونُوا سَبَّابِینَ وَ لَكِنَّكُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ ذَكَرْتُمْ حَالَهُمْ كَانَ أَصْوَبَ فِی الْقَوْلِ وَ أَبْلَغَ فِی الْعُذْرِ وَ قُلْتُمْ مَكَانَ سَبِّكُمْ إِیاهُمْ اللَّهُمَّ احْقِنْ دِمَاءَنَا وَ دِمَاءَهُمْ وَ أَصْلِحْ ذَاتَ بَینِنَا وَ بَینِهِمْ وَ اهْدِهِمْ مِنْ ضَلَالَتِهِمْ حَتَّى یعْرِفَ الْحَقَّ مَنْ جَهِلَهُ وَ یرْعَوِی عَنِ الْغَیِّ وَ الْعُدْوَانِ مَنْ لَهِجَ بِهِ؛ دوست ندارم كه شما دشنام دهنده باشید؛ ولى اگر در گفتارتان كردار آنان را وصف كنید و حالشان را بیان نمایید، به گفتار صواب نزدیكتر، و در مرتبة عذر رساتر است. بهتر است به جاى دشنام بگویید: خداوندا! ما و اینان را از ریخته شدن خونمان حفظ فرما و میان ما و آنها را اصلاح کن و آنان را از گمراهی به هدایت رهنمون باش تا کسانى که جاهلند، حق را بشناسند و آنها که گمراهند و بر دشمنى با حق اصرار میورزند، از آن دست بردارند و (به راه راست) بازگردند.» بنابراین شعار مرگ بر آمریکا برخواسته از متون دینی و فقط جنبه سیاسی ندارد.
6. گاهی اینگونه مطرح میکنند که اگر کسانی که در اسرائیل و آمریکا به دنیا میآیند و یا ملت آنها ببینند که کشوری برایشان آرزوی مرگ میکنند، چه حالتی به آنها دست میدهد؟ آیا بهتر نیست با بیانیه به سازمانها یا دولتها تنفر خود را ابراز کنیم؟پاسخ روشن است: اینجا مغلطه در تفاوت گذاشتن بین ملت و دولت یک کشور است. شعار مرگ بر آمریکا، برخاسته از متن دین، مختص به دولتمردانی است که در مقام سیتزهجویی، هتک و حذف اسلام و ایران و ملتهای مبارز علیه ظلم و استکبار هستند، در حالی که مردم آن کشور نسبت به عملکرد و حاکمان خود بیزاری میجویند و راهپیماییهای یک ملت علیه حاکمان ظلم، شاهدی از این امر است. امام خمینی میفرماید: «این ملتى كه الآن دارند فریاد مىزنند: مرگ بر آمریكا! مقصودشان كارتر است. ملت آمریكا كه به ما كارى نكرده. ملت آمریكا اگر بفهمد مطلب را، به حسب وجدان انسانىاش، با ما موافق است.» در جامعهای که رسانههای اینترنتی و شبکههای ماهوارهای با هزینههای زیاد و با ساخت فیلمهای هدفدار جنایتهای حاکمان کشور خود را کتمان کرده، حقایق را بر ملت خود پنهان میدارند، شعار مرگ بر آمریکا برای بیداری آن ملت از ظلمهای حاکمان خود است.