🛑 جلسه که
تمام شد، مقداری موز اضافه آمده بود. یکی را به محمد مهدی دادم. وقتی
بچه اش را دید، چهره اش برافروخته شد، تا حالا اینقدر او رو عصبانی ندیده بودم.
♦️ با صدای بلند گفت:
کی به شما گفت به او موز بدید؟ گفتم: این بچه صبح تا حالا هیچی نخورده، یه موز بیشتر ندادم که! تازه از
سهم خودم هم بوده.
📌 نگذاشت
صحبتم تمام شود، دست در جیبش کرد و مبلغی به من داد و گفت:
همین الان میری و جای آن موز میخری. به جای یک موز هم، یک کیلو میخری..!
✅ روایتهایی ناب از شهید حاج احمد کاظمی
با شهید کاظمی، بیشتر آشنا شوید
https://manvaketab.com/book/348467/
🔸 شما هم رسانه باشید...
📍کانال رسمی شهید حججی
🆔
@modafe_haram_shahid_hojaji