🕊🕊🕊🕊🕊 🕊🕊🕊🕊 🕊🕊🕊 🕊🕊 🕊 😍 بالاخره رسیدیم. آنقدر پیکرها از عملیات قبلی مانده بود که بچه ها مجبور شدند از روی جنازه شهدا رد شوند.😢 پیکر حمید هم آنجا افتاده بود!🌷 آنقدر گفتیم:آقا مهدی،آقا مهدی جسد حمید رو بر نمی‌دارید. آخه حمید برادرش بود و اونم فرمانده ما.😕 آنقدر اصرار کردیم که... فرمانده از پشت بی سیم بهش گفت: _مهدی. چرا جنازه حمید را بر نمی گردونی؟🤔 بعد آقا مهدی رو به ما کرد و گفت: آخه. همه این هایی که اینجا اند، حمید باکری اند.😭کدومشون رو برگردونم؟😢 🌷 🍁Eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954🍁 🕊🕊 🕊🕊🕊 🕊🕊🕊🕊