بابک نوری، دانشجوی ارشد حقوق در دانشگاه تهران بود.
یک روز قبل از اعزامش، در مسجد باب الحوائجِ رشت، بعد از نماز، از همه نمازگزاران مسجد خداحافظی کرده بود. به همه گفته بود که من یک مدتی نیستم می خواهم بروم خارج از کشور.
آن موقع همه فکر می کردند می خواهد برود آلمان.
گفت من حضرت زینب (س) را خواب دیدم دیگر نمی توانم اینجا بمانم باید بروم سوریه.
به او گفتند: چطور می خواهی مادرت را تنها بگذاری و بروی؟
بابک گفت: مادر همه ما آنجا در سوریه است، من بروم سوریه که بی مادر نمی مانم، می روم پیش مادر اصلی مان حضرت زینب (س).
🌷 ۲۸ آبان، سالگرد شهید بابک نوری گرامی باد.
💯
Eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954💯
#شهید_مدافع_حرم
#بابک_نوری
#سالگرد_شهادت