🔺 در رثای شهید ، سردار ➖ فرمانده دلاور جبهه‌ها در دوران دفاع مقدس (لشکر علی ‌بن ابی ‌طالب (ع)) ➖ و فرمانده گردان فاتحین اراک در جبهه سوریه 〰〰〰〰〰〰〰〰 ای دوست، ای فرمانده دلاور، عجب همه رو مات کردی. آه از روزهای با تو بودن. کنار تو غواصی‌کردن در شب تاریک اروند و بُواریَن. وقتی یه شب به تو التماس کردم، مرا هم برای شناسایی ببر، ... مرا با خود بردی. از میان رود گذشتیم. در مسیر بازگشت، آب اروند چنان تلاطم داشت که دستم گرفتی و با پا، مثل قایق موتوری کشاندیم به سوی ساحل. عزیز دلم! از شب کربلای 4 چه بگویم. . . . من به فرمان تو رفتم داخل میدان مین، چرا که به تو ایمان داشتم. یادت هست چقدر قَوی بودی؟ بلندبالای من! با پاهایت که چون ستون محکم و استوار، چند نفر را حریف بودی، شوخی‌ها و... آه از آن دیدار آخر! به دعوت منصور حیدری در شب تفرش و مسجد شش ناو و شب خاطره. همه بودند اما دل‌ها خواستار شنیدن خاطره‌گویی تو. شیرین‌سخن، بذله گو، طنّاز من! در جمع‌ها، اگر تو نبودی، دلم آرام نداشت. در قول و قرار، مرد مروّت و وفا بودی. قربانت بروم سالار من! در کنارت آرام بودم. یادش به خیر پارسال منزل حاجی دشتی. مثل قدیما، شب که موندیم، یادته اومدم بغلت خوابیدم؟ بمیرم الهی! رفیق، استخوان سینه و بدن و بازوانت آب شده بود!! - انگار رستم ما از رنج روزگار و مرگ فرزندش، توان نداشت. (دلنوشته‌ای از همرزم شهید) ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ ...و تو ای با مرام، مهربان، صمیمی آخر، گوی سبقت را از تمام رفقای جامانده ربودی! ➖.➖.➖.➖.➖.➖.➖.➖.➖ به یاد روزهایی که با لشکری، بیگدلی، شفیعی، آویژگان، منتظری، شهبازی و... حلقۀ دوستانه‌ای داشتید. گویا همین دیروز بود. گلچینِ روزگار عجب سلیقه‌ای دارد. آن خوبان، آن گل‌های معطر، یک به یک از این بوستان رفتند. ... و امروز تو! دیروز به عشق اباعبدالله دل به امواج اروند سپردید طوفان‌ شن را پشت سر گذاشتید صحرای خشک و کوه‌های بلند را زیر گام‌هایتان گرفتید و هُرم گرمای جنوب و به سوزش سرمای غرب را تاب آوردید. ا▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️🔹▫️ و امروز نیز به عشق زینب، فرسنگ فرسنگ پیمودید و نگذاشتید پای حرامیان به حرم آل‌الله باز شود 🆔 @Modafeane_Haram_ir ✔️JOIN