محکم و با عصبانیت بهش چشم غره رفتم ..... من هرچی باشم و هر کار کرده باشم تا حالا کسی رو نکشتم . تا مجبور هم نشم نمی کشم ... تو هم اگر می خوای صحیح و سالم برگردی و آدم دیگه ای هم آسیب نبینه بهتره هر چی میگم گوش کنی ..... و الا هیچی رو تضمین نمی کنم. حتی زنده برگشتن تو رو .. بردمش کافه ... - من ليموناد می خورم .. تو چی می خوری؟ ... یه نگاه بهش انداختم و گفتم ...... فكر الكل رو از سرت بیرون کن .... هم زیر سن قانونی هستی؛ هم باید تا آخر، كل هوش و حواست پیش من باشه ... منتظر بودم و به ساعتم نگاه می کردم که سر و کله شون پیدا شد ... ایول استنلی، زمان بندیت عین همیشه عالیه... پاشون رو که گذاشتن داخل، نفسش برید ... رنگش شد عین گچ ... سرم رو بردم نزدکیش ... - به نفعته کنارم بمونی و جم نخوری بچه .... یکی مردونه روی شونه اش زدم و بلند شدم .. یکی یکی از در کافه میومدن تو ... - هی بچه ها ببینید کی اینجاست؟ ... چطوری مرد؟ ... یکی از گنگ های موتور سواری بود که با هم ارتباط داشتیم ... ادامه دارد . . .