"کنجِ حرم"
•••
تڪ تيرانداز را صدا زدم
گفتم: اونه هاش، اونجاست، بزنش! اسلحه اش را برداشت، نشانه گرفت، نفسش را حبس كرد، ولے ناگهان اسلحه اش را پايين آورد! گفتم: چرا نزدے؟ گفت:
داشت آب مےخورد .
. .🚶🏿♂」