هدایت شده از شرح آتش دل
. 💠 🍃 نذر چشم تو عاقبت مرا حاصل، کام دل نشد با تو کار دل شده مشکل، بی‌وفا منم یا تو در صف محبانت من هم از هزاران، یک انتخاب دل اما یک گزینه: تنها تو از کلاس اول هم عاشق تو بودم من روی لوح دل سرمشق، جای آب و بابا تو «من» تویی که شد عاشق، «تو» منی ولی معشوق داغ و خون دل با من، نقش اول اما تو پیش روی نیکویت قدر گل کم از خار است جلوه‌ای دگر داری در میان گل‌ها تو یاس و لاله می‌روید هر دم از قدم‌هایت بلبل بهاری را می‌کنی خوش‌آوا تو تا تو رخ عیان کردی رونق از گلستان رفت بردی اعتبار از قند با لب شکرخا تو هرکجا خیال توست دل هوایی آنجاست این دل هوایی را می‌کشی به هرجا تو چشم و خال و خط و مو، صورت و لب و ابرو هرچه مایۀ مستی است کرده‌ای مهیّا تو می‌شود سحر خاموش شمع جان سوزانم می‌رسی ولی افسوس با طلوع فردا تو من حجاب خود هستم، «خواجه» گفته برخیزم فاصله همین‌قدر است: میم و نون «من» تا تو می‌کنم تمامش را نذر چشم تو جانا این غزل که هر بیتش ختم می‌شود با تو ✍️ ، ۱۳۸۶ @SharheAtasheDel