ای خسته از تلاطم دوران! بگو حسین قلبت اگر شکست، فراوان بگو حسین گفتند اگر که درد… بخوان از حسین و بس هر کس سؤال کرد که درمان؟! بگو حسین مثل خلیل باش، برو در دل بلا آتش بدل شود به گلستان، بگو حسین ما را پناه نیست به جز کشتی نجات بی اضطراب، در شب طوفان بگو حسین هر اربعین، شکسته‌تر از اربعین قبل بگذار سر به دشت و بیابان، بگو حسین ای اشک! از کجایی و آشفته‌ی که‌ای؟ با قطره قطره‌هات، پریشان بگو حسین ای سینه! در میانه‌ی محشر بلند شو از زخم زیر چاک گریبان بگو حسین ما اهل روضه‌ایم؛ نه در حسرت بهشت حتی میان روضه‌ی رضوان بگو حسین این بیت، عرض روضه‌ی من باشد و تمام هر کس که گفت از لب عطشان، بگو حسین لبخندی از حسین نصیب همان که گفت: "هر جا دلت گرفت، بگو جان! بگو حسین" ✍