💢فریب خزان 🔹سربلند است درختی که به هنگام خزان 🔹دامن برگ و بر خویش به یغما ندهند 🔸باد پاییز فریبیست پر از رنگ و ریا 🔸که به تن ها بدمد رنگ و ز جان ها ببرد 🔹هر درختی ز پی پیرهن رنگ به رنگ 🔹به خزان تن بدهد، رونقش از جان برود 🔸پوشش سبز خودش را بدهد برگ به برگ 🔸چشم بیدار دهد، خواب فراوان بخرد 🔹تن عریان که دگر هیچ ندارد رونق 🔹ارمغانیست، کزین فتنه ی سرما ببرد 🔸سرو اما چه قدر دست خزان را خوانده ‌ 🔸که به موسیقی او، رقص به تن وا ندهد 🔹پوشش سبز خودش را ندهد دست خزان 🔹رنگ یکرنگی خود را به طمع ها ندهد 🔸سربلند است و سر افراز و سراسر سبز است 🔸زانکه با ساز خزان، ساز تَولّیٰ نزند 🔹تک درختیست که در معرکه ی سرد خزان 🔹ایستادست و به آن فرصت جولان ندهد 🔸دیدن قامت او، خاطره ی خوب بهار 🔸بودنش در همه جا، غصه ز دلها ببرد 🔹سرو این سرو، عجب معرکه ی زیباییست... #پویش_حجاب_فاطمے