■●عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی●■ ■●لیلی برای سلامتی مجنون که بیمار شده بود، آش نذری پخت و وقتی مجنون هم برای گرفتن آش به در خانهی لیلی آمد، لیلی ظرفش را به زمین زد و شکست. لیلی گفت: این صدقه برای سلامتی توست، تو آمدهای بخوری و مریض بمانی؟ عقیقهای هم که پدر و مادر برای بچّهی خود میکنند، همینطور است. خود پدر و مادر و فرزندی که برای او عقیقه کردهاند، نباید از آن بخورند. مجنون هم از لیلی مکدّر نشد و گفت: ●اگر با دیگرانش بود میلی ●چرا ظرف مرا بشکست لیلی ■●پس وقتی دعا کردیم و چیزی را خواستیم و خدا کاسهی ما را شکست و به ما نداد، باید بدانیم که خدا برای رشد خود ما این کار را کرده است و از خدا مکدّر نشویم. ■●خوبان مثل پدری هستند که بچّهی نافرمان و متخلفّش را از خانه بیرون کرده است و به همهی اقوام و آشنایان هم سپرده است که اگر به در خانهی آنها رفت، به منزل راهش ندهند. منتها خود پدر، در داخل خانه پشت در، به انتظار بازگشت فرزندش ایستاده و آغوشش را گشوده تا وقتی فرزند بازگشت، در آغوشش بگیرد. گاهی اوقات خدا و خوبان خدا با بعضی از دوستانشان اینگونه رفتار میکنند و همهی درها را به روی آنها میبندند تا به آنها بفهمانند که جز پیش ایشان جایی نیست. ■●مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیب●■ @mohamad_hosein_tabatabaei