🍃🌸🍃🌸🌸🍃🌸🍃
#احسن_القصص
#زندگینامه_حضرت_الیاس( ع )
#قسمت9⃣
نصيحتى عميق از الياس عليهالسلام
حضرت الياس عليهالسلام در سير و سياحت خود در صحرا به يكى از سياحان رسيد، و ساعتى، با هم همدم شدند. بين الياس و سياح، گفتگوى زير رخ داد:
الياس: آيا ازدواج كرده اى؟
سياح: نه.
الياس: حتماً ازدواج كن، و از تنها زندگى كردن بيرون بيا.
سياح: بسيار خوب ولى با كدام بانويى، با چه ويژگى هايى ازدواج كنم.
الياس: به تو نصيحت مىكنم، با بانويى كه داراى يكى از اين چهار خصلت باشد ازدواج نكن تا داراى زندگى آرام گردى. آن چهار خصلت عبارت است از:
1 - با زن مختلعه، يعنى زنى كه بدون جهت، تقاضاى جدايى از همسرش دارد.
2 - با زن مباريه يعنى زن خودخواه فخرفروشى كه به چيزهاى واهى افتخار مى كند.
3 - با زن عاهره يعنى زنى كه مرزهاى شرم و عفت را رعايت نكرده و بى بند و بار است.
4 - با زن ناشزه يعنى زن بلندپروازى كه مى خواهد بر شوهرش چيره گردد، و اطاعت از شوهر نكند.(669)
راز گريه جانسوز الياس عليهالسلام
مطابق بعضى از روايات، الياس عليهالسلام از زندگان است و همانند خضر عليهالسلام زنده مى باشد، و خداوند اين زندگى ابدى را به خاطر عشق و علاقه اش به مناجات با خدا به او داده است، در اين راستا به روايت زير توجه كنيد:
روزى عزرائيل نزد الياس آمد تا روحش را قبض كند. الياس به گريه افتاد. عزرائيل گفت: آيا گريه مى كنى، با اين كه به سوى پروردگارت باز مى گردى؟
الياس گفت: گريه ام براى مرگ نيست، بلكه براى فراق از شبهاى (طولانى) زمستان و روزهاى (گرم و طولانى) تابستان است كه دوستان خدا اين شبها را به عبادت مى گذرانند، و در اين روزها روزه مى گيرند. و در خدمت خدا هستند و از مناجات با محبوبشان، خدا لذت مى برند، ولى من مى خواهم از صف آنها جدا گردم و اسير خاك شوم.
خداوند به الياس چنين وحى كرد: تو را به خاطر آن كه علاقه به مناجات دارى و مى خواهى در خدمت مردم باشى، تا روز قيامت مهلت دادم، تا زندگى را ادامه دهى، و از صف اولياى خدا جدا نگردى، و با آنها به مناجات و راز و نياز، مأنوس باشى.(670)
پايان داستانهاى زندگى حضرت الياس عليهالسلام
📚پی نوشتها
699 - اءِنِّى جاعُل فِى الاَرضِ خَليفَةٌ. (بقره، 30)
700 - يا داوود انَّا جَعَلناكَ خليفَة فِى الارضِ فَاحكُم بَينَ النَّاسِ بِالحقِّ. (صاد، 26).
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج