─┅═༅𖣔🌺𖣔༅═┅─
#ظهور_و_ #قیام
#قسمت1⃣1⃣
🍃و نیز امیرمؤمنان(ع) فرمودند:
«... حَتّی تَقُومَ الحَربُ عَلی ساقٍ، بادِیاً نَواجِذُها مَملُوءَةً أَخلافُها، حُلواً رَضاعُها، عَلقَماً عاقِبَتُها!. أَلا وَ فی غَدٍ، وَ سَیَاتی غَدٌ بِما لا تَعلَمُونَ!. یَاخُذُ الوالی مِن غَیرِها عُمّالَها عَلی مَساوِیءِ أَعمالِها... کَانّی بِهِ قَد نَعَقَ بِالشّامِ وَ فَحَصَ بِرایاتِهِ فی ضَواحی کُوفانَ، فَعَطَفَ إِلَیها عَطفَ الضَّرُؤسِ وَ فَرشَ الأَرضِ بِالرُّؤُسِ. قَد نَغِرَت فاغِرَتُهُ وَ ثَقُلَت فِی الأَرضِ وَظأتُهُ. بَعیدُ الجَولَةِ، عَظیمُ الصَّولَةِ!. وَ اللهِ لَیُشَرِّدَنَّکُم فی أَطرافِ الارضِ حَتّی لا یَبقی مِنکُم إلّاَ القَلیلُ، کَالکُحلِ فِی العَینِ!؛
... تا هنگامیکه جنگ آغاز شود، چون شیر خشمگین دندان تیز کند، ناگهان شما را فرا گیرد، همانند شتری که با پستانهای پر شیر روی آورد که دوشیدن آن شیرین و فرجام آن بسیار تلخ و ناگوار است. هان بدانید که فردا فردایی که با چیزی که نمیدانید به زودی فرا میرسد فرمانروای آنها عدّهای را از غیر خودشان برای شکنجه و کارهای زشت اجیر کنند... گویی او را با چشم خود میبینم که چون حیوانی در شام نعره میکشد و پرچمهایش را در اطراف کوفه به اهتزاز درمیآورد. پس مانند شتر خشمگین که دوشندة خود را به دندان گزد به آن روی میآورد و زمین را با سرهای کشتگان میپوشاند. دهانش باز، گامهایش سنگین، جولانش وسیع و صولتش عظیم است. به خدا سوگند که شما را در اطراف جهان پراکنده سازد و از شما جز تعدادی اندک همانند سرمهای در چشم باقی نباشد».27
٭٭٭
همچنین امیرمؤمنان(ع) در وصف حال سرزمینهای مختلف فرمودند:
«اَلا یا وَیلَ لِکُوفانِکُم هذِهِ وَ ما یَحِلُّ فیها مِنَ السُّفیانِیِّ!. یَملِکُ حَریمَکُم، وَ یَذبَحُ أَطفالَکُم، وَ یَهتِکُ نِساءَکُم!. فَکَاَنّی بِهِم قَد قَتَلُوا اَقواماً تَخافُ النّاسُ أَصواتَهُم وَ تَخافٌ شَرَّهُمْ!. ثُمَّ یَاتِی الزَّوراءَ الظّالِمَ أَهلُها، فَیَحُولُ اللهُ بَینَها وَ بَینَ أَهلِها، فَما أَکثَرَ طُغیانُها و أَغلَبَ سُلطانُها!. الا یا وَیلَ بَغدادَ مِنَ الرَّیِ مِن مَوتٍ وَ قَتلٍ وَ خَوفٍ یشمَلُ أَهلَ العِراقِ إذا حَلَّ بَینَهُم السَّیفُ!؛
بدا به حال این کوفة شما، از دست سفیانی، که چه جنایاتی در آن انجام میدهد، به حریم شما تجاوز میکند، کودکان شما را سر میبرد و ناموسهای شما را هتک میکند. گویی آنها را با چشم خود میبینم که مردان برجستهای را کشتهاند که مردم از صدای آنها میترسیدند و از صولت آنها در وحشت بودند. آنگاه متوجّه بغداد میشود که مردمانش بسیار ستمگرند. پس خداوند در میان او و اهل بغداد حایل میشود. . آه، چقدر جنایتگر و طغیانپیشه است. بدا به حال بغداد از ری (تهران) چقدر مرگ و میر و کشت و کشتار و وحشت و اضطراب فراوان میشود و همة مردم عراق را ترس فرا گیرد هنگامی که شمشیر در میان آنها حکمفرما شود».28
📚پی نوشتها
27. نهج البلاغة عبده، ج 2، ص 22؛ منتخب الاثر، ص 441.
28. الزام النّاصب،