به‌نامِ موج، به‌نامِ غرورِ بی‌پایان خروشِ آبیِ غیرت، برآمد از طوفان سپاهِ نیل به حیرت نشسته رودارود که آب، در برِ ساحل شکسته با هیجان عبور کشتیِ دشمن در افت و خیزِ هراس و دست‌هایی لرزان، فشرده بر سکّان- که: این خلیج، گذرگاه هر نگاهی نیست! مباد بگذری از مرز آبی ایران! که: خون ایرانی‌هاست، قطره‌قطره‌ی آن و هیچگاه نمی‌افتد این رگ از جریان خلیجِ فارس، کلامی برای آغاز است چو شعر توحیدی در طلوعِ هر دیوان اقامه‌گاه شهادت، پدید آورده‌ست صدای امواجش در فرازهای اذان خلیجِ فارس، نوایی به عمق تاریخ است که در طنینش گنجینه‌ای‌ست جاویدان و هر نسیم که از سینه‌اش گذر دارد پیام پای‌مردی‌ست بر سر پیمان کدام خواب به تعبیر می‌رسد به دروغ بر این حقیقت جاری در امتداد زمان؟ به‌نام موج، به‌نام غرور بیدارت رجز بخوان و خلیجِ همیشه فارس بمان @mohammad_javad_ghiasi