#حاج_فِصال_نوشت
دختر خانم پزشک بود و حافظ ده جز قرآن. خانواده بشدت مذهبی. پدر شون هم حسابی سرشناس!!
دختر خانم گفتن من قبلا با ی نفر ی مدت کوتاه محرمیت خوندم و فقط ی بار منو بدون روسری دیدن. ی سری حرفای دیگه هم زدن.
رفتیم تحقیق کردیم. متوجه شدم ایشون با اون آقا پسر چندین سفر تنهایی هم رفتن و رابطه هم داشتن. کلی دروغ های دیگه هم گفته بودن که توی تحقیقات متوجه شدیم.
هیچ وقت یادم نمی ره، این دختر مثل آب خوردن دروغ می گفت. انواع مشکلات روانی رو هم داشت، سه تا مشاور برده بودم ایشون رو اما نفهمیدن. از بس کارش رو بلد بود و از بس مشاورها کارشون رو بلد نبودن.
بعدا که خودم مشاور شدم گفتم واقعا چرا هیچ کدوم از اون مشاورها متوجه اختلالاتش نشدن.
در نهایت بهش جواب منفی دادم. کلی گریه و نفرینم کرد.
منم خدا رو شکر کردم که وارد جهنم زندگی با این دختر نشدم.
#خاطرات_خود_نوشت
#تحقیق_مهم_نیست_بشدددت_مهمه
#کو_گوش_شنوا
🚶♂🚶♂🚶♂🚶♂🚶♂