سلام من دخترم و ۲۲ سالمه چهار ساله که ازدواج کردم یه ازدواج سنتی داشتم. متاسفانه من فقط و فقط بر اساس منطق جواب مثبت دادم و هیچ احساسی به طرف نداشتم میگفتن عقد کنین این حس به وجود میاد منم گفتم شاید، شاید واقعا دوست داشتن به این سرعت الکی باشه ولی اشتباه کردم از لحاظ ظاهر اصلا اون چیزی نبود که میخواستم حتی بخاطر من لاغر شد ولی بی فایده بود. اون حس به وجود نیومد تا یه ذره امیدوار میشدم میگفتم میشه با اخلاقشان دوباره خرابش میکرد. بعداز ازدواج فهمیدم سریع عصبی میشه مخفی کاری میکنه دوست نداره از کاراش سر در بیارم حتی دوست نداره بدونم حقوقش چقده . موقع دعوا خیلی بی احترامی میکنه تقریبا خسیسه دوست نداره خرج کنه همیشه میگه پول ندارم. از لحاظ ابراز احساسات خیلی خوبه و جنسی هم خیلی خوبه واقعا بهم میرسه ولی اینکه چندین بار بهم دروغ گفت و اعتمادم رو نسبت به خودش خراب کرد باعث شده نسبت بهش سرد بشم خیلی بهش گفتم خودت رو درست فقط برا یکی دو هفته خوبه دوباره مثل قبل میشه دیگه خسته شدم از جنجال نوبت مشاوره گرفتیم که تکلیفمون روشن بشه چون واقعا دیگه تحمل ندارم. اونایی مجردین خواهش میکنم بر اساس احساس و منطق انتخاب کنین اگه یک ذره طرف به دلتون ننشست ردش کنین قبل از ازدواج برین پیش مشاوره که اخلاق واقعیتون رو بگه من چهار سال زندگیم خراب شد تو این سن کم.