🏴السلام علیک یا علی بن محمد الهادی 🔹امام هادی علیه السلام🔹 قسمت سوم این مقاله شش قسمت است 🔷احضار به سامرا: متوکل عباسی در سال ۲۳۳ق یا ۲۴۳ق امام هادی(ع) را وادار کرد که از مدینه به سامرا برود. سبط ابن جوزی، بدگویی برخی افراد علیه امام هادی(ع)، و همچنین گزارش‌های حاکی از میل مردم به امام دهم شیعیان را دلیل تصمیم متوکل عباسی برای احضار آن حضرت به سامرا دانسته است. امام هادی(ع) پس از ورود به کاظمین ، با استقبال مردم مواجه شده و به خانه خزیمة بن حازم وارد گردید و از آنجا به سوی سامرا حرکت داده شد. 🔷ارتباط با شیعیان: امام هادی(ع)، از طریق سازمان وکالت و نامه‌نگاری با شیعیان در ارتباط بود. به گفته رسول جعفریان در زمان امام هادی(ع)، قم مهمترین مرکز تجمّع شیعیان ایران بود و روابط محکمی میان شیعیان این شهر و ائمه(ع) وجود داشت. علی‌رغم اینکه در زمان امام هادی(ع) اختناق شدیدی از سوی خلفای عباسی حاکم بود، میان امام هادی(ع) و شیعیان عراق، یمن، مصر و نواحی دیگر رابطه برقرار بود. 🔷برخورد با غالیان: غالیان در زمان امامت امام هادع) فعال بودند آنان خود را از اصحاب و نزدیکان حضرت هادی(ع) معرفی می‌کردند و مطالبی را به امامان شیعه(ع) از جمله امام هادی(ع) نسبت می‌دادند. آنحضرت این انتساب را مردود اعلام کرده وآنها را بشدت محکوم می کردند. به عنوان نمونه، آن حضرت در پاسخ به نامه سهل بن زیاد، که از غلوّ علی بن حَسَکه خبر داده بود، وابستگی او را به اهل بیت(ع) رد کرد، سخنان او را باطل شمرد و از شیعیان خواست از او دوری کنند و حکم قتل این غالی را صادر کرد. علی بن حسکه به الوهیت امام هادی(ع) معتقد بود و خود را باب و پیامبر از جانب او معرفی می‌کرد. لیکن امام هادی(ع) از شیعیانی که به اشتباه به غلو متهم می‌شدند، دفاع می‌کرد و هنگامی که قمی‌ها محمد بن اورمه را به اتهام غُلو از قم اخراج کردند نامه‌ای از آن حضرت در دفاع از او خطاب به اهل قم صادر شد و او را از اتهام غلو تبرئه کرد. ادامه دارد... پایان قسمت سوم 🌎مجتمع اهل البیت علیهم السلام التماس دعا یوسف شیخ