نه سپر بودیم برای فرق علی نه یاور بودیم برای مجتبي نه ابر بودیم تو صحرای کربلا نه مرحم بودیم برای زخم پاهای اهل حرم اباعبدالله و حتی حالا هم تسکینی برای پسر فاطمه نیستیم جمعه‌ها یادمون میوفته که هزار و خورده‌ای ساله که امام نداریم و اما دریغ از محبتی که واقعی باشه، کو دلی که واقعا مشتاقِ ولی باشه؟ ما چقدر فاصله داریم تا شمر و خولی و ابن ملجم؟ تفاوت ما با اونها که حسین رو غریب گیر آوردند چیه؟ میترسم که به مرگ جاهلیت بمیرم و وجود و حضور دردانهٔ علی و میوه‌ی دل زهرای مرضیه رو درک نکنم، میترسم!