باور نمی کنم به خدا دَر نسوخته! راوی بگو که خانه‌ی حیدر نسوخته شاید کنیز مادرمان رفته پشت در! این احتمال نیست که مادر نسوخته؟! اصلا اگر حدیث صحیح‌ست، پس‌چرا مقداد دق نکرده ، اباذر نسوخته؟! بعد از فرو چکیدن هر بیت از قلم هی می کنم نگاه که دفتر نسوخته؟! ویران نکرده قهر الهی مدینه را... دل روشنم که چادر و معجر نسوخته! جای تشکر است از امت که لااقل، گلبرگ یاس پیش پیمبر نسوخته! ماندم چگونه تا سحر از درد پهلویش او بی قرار بوده و بستر نسوخته! در شهر هیچ شاپرکی پر نمی زند این سمت‌ها که بال کبوتر نسوخته؟! تاریخ تلخِ این همه سید گواه نیست؟ اقرار کن که سوره ی کوثر نسوخته...! سعید مبشّر @basirtafzaei313