🔱نسبت با بخش دوم: ✔️ انسداد باب اجتهاد [در نظام اندیشه] زمانی است که شما تعبداً یک نفر را بپذیرید و حرف او را در همه جوانب و در همه جزئیات و کلیات حرف آخِر بدانید ، اگر چنین اتفاقی بیفتد، بله! شاید باب اجتهاد و تفکر و عقلانیت بسته شود، اما ا‌گر شما به جای اینکه فقط به یک نفر مراجعه کنید، به یک جبهه متفکران مسلمان مراجعه کنید که در عین اشتراکاتی که دارند افتراقات و تفاوت سلیقه هایی هم دارند، هر کدام آثار متنوع و متکثری هم دارند ، و دارید تلاش می کنید که میان آنها مقایسه و داوری کنید و آن عناصر مشترک را از عناصر متفاوت و متمایز جدا کنید و در نسبت با آن عناصر متمایز یکی را بر دیگری ترجیح بدهید، طبیعتا این خودش بخشی از اجتهاد است و هیچگاه شما دچار انسداد باب اجتهاد نمی شوید. ✔️ در نظام جامع اندیشه اسلامی بنا نیست که مخاطب ما در جزئیات اندیشه های متفکران نظام اندیشه بایستد و خودش در جزئیات تامل و تحقیق و تفحص نداشته باشد. ✔️ در نظام جامع اندیشه اسلامی به آن اصولِ اندیشه و مبانی و بنیاد ها و زیرساخت های اندیشه از دیدگاه این جبهه متفکران انقلاب اسلامی توجه می شود، لکن رابطه جزئیات با کلیات را خود شنونده و جوینده باید به دست بیاورد و استفاده کند. ✔️ متفکران نظام جامع اندیشه اسلامی از جامعیتی برخوردار هستند که دست شما را در دست قرآن و روایات و عقل می گذارند و هیچ کجا و در هیچ یک از آثار این متفکران اینطور نیست که بگوید که حرف آخِر را من زده ام، بدون دلیل و مدرک و بدون هر گونه استناد! اگر حرف و سخنی را می گویند دلیلشان را هم مطرح می کنند، استنادشان به قرآن ، روایات و عقل را هم بیان می کنند، خودشان بین آراء و اندیشه های متفکران مختلف داوری کرده اند ، داوری هایشان را هم در متن کتابهایشان موجود است؛ مخاطب هم عقل و اندیشه و تامل دارد می تواند بپذیرد و میتواند نپذیرد. ✔️ لذا نه تنها نظام اندیشه اسلامی و خواندن آثار متفکران اسلامی مانع اجتهاد نیست بلکه انسان را به اجتهاد نزدیک می کند و مسیر درست اجتهاد و تعقل و عقلانیت را به انسان معرفی می کند. بعد از اینکه انسان به این نظام جامع اندیشه اسلامی مسلط شد و با استفاده ای که از اساتید معظم و کتب فقهی و اصولی و فلسفی و کلامی کرد، می تواند وارد یک اجتهاد جامع و عمیق در مسائل روز و با توجه به معارف اسلامی شود. پایان. ✍نگارش: محمد چیت ساززاده @mohkamatqom