#فاطمیه_دوم
#واحد_سنگین
#کربلایی_محسن_محمدی_پناه
همین که بهتری (الحمدالله ۲)
جدا از بستری (الحمدالله ۲)
همین که در زدم (دیدم دوباره ۲)
خودت پشت دری (الحمدالله۲)
روز آخر آب و جاروت منو کشت
درد بازوت درد پهلوت منو کشت
اینقدر راه نرو راستشو بخوای
خانومم لرزش زانوت منو کشت
انقدر نگرد دور سرم
که زانوهات داره ورم
یکم بشین میترسم از
اینکه بگی آخ کمرم
آخ کمرم
شکسته زهرا سپرم
سه ماهه زهرا که من از
دردهای تو باخبرم
وداع نکن با خونه ی علی
نذار بشه ویرونه ی علی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تو قلبت با منه (الحمدلله ۲)
نشون از موندنه (الحمدالله ۲)
همین که هستی و (خونه هنوزم ۲)
چراغش روشنه (الحمدالله ۲)
روز آخر کار خونت منو کشت
نگاههای غریبونت منو کشت
موی زینبین شونه میکنی
ولی افتادن شونت منو کشت
اصلا نمیشه باورم
چی اومد این روزا سرم
این خونه سوخت گلپونه سوخت
زینب میگفت آخ مادرم
آخ مادرم
شاخه یاس پرپرم
تکون نخور زخمی شدی
میبندمش با معجرم
وداع نکن با خونه ی علی
نذار بشه ویرونه ی علی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هنوز پیش منی (الحمدلله ۲)
گل این چمنی (الحمدلله ۲)
همین که تو حیاط (تابوت آوردم ۲)
تو لبخند میزنی (الحمدالله ۲)
روز آخر بیقراریت منو کشت
دم ظهر اشکای جاریت منو کشت
تا غروب نگاه به تابوت میکنی
غصههای خاکسپاریت منو کشت
وا حسنم خون جگرم
وای از حسین مضطرم
گلوشو هی میبوسی و
همش میگی آخ پسرم
آخ پسرم
واست گریبان میدرم
وقتی سرت رو میبرن
جلوی چشمای ترم
آخ حنجرت
بمیره واست مادرت
وسط این گودال تنگ
آخه چی آوردن سرت
شاعر:
#محمد_اسداللهی
http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1