📜 به او به چشم یک مکتب نگاه کنید 💠سید حسن تعریف می‌کرد وقتی جنوب لبنان در اشغال اسرائیل بود، رفتم خدمت "آقا". گفتم اینطور نمی‌شود. نحوه مبارزه ما سنخیتی باهم ندارد. یادم نیست سید دقیقا چه مثالی می‌زد اما انگار یک چیزی‌ شبیه به اینکه مثلا ما یک نارنجک دستی پرت می‌کنیم سمت خاک فلسطین اشغالی در عوض آن‌ها یک روستا را می‌آورند پایین... خلاصه اینکه سید می‌گفت حرفم که تمام شد، "آقا" تامل کرد، لبخند زدو گفت: شما راهی غیر از این ندارید. راه همین است. مبارزه مدام و حتی کوچک با دشمن. سید می‌گفت من برگشتم و برای تشکیلات همین را تعریف کردم و گفتم همین راه را ادامه می‌دهیم. ادامه‌اش را هم که می‌دانید. آزادی جنوب لبنان ... فکر می‌کردم شاید برای توضیح سید، خاطره و روایتی که خودش نقل کرد خیلی مناسب باشد. یک انسان با درگیری مدام و مدام و مدام با دشمن با آن ویژگی‌های فردی فوق العاده‌اش. حقیقتا سید یک انسان ویژه بود، با کلمات فوق ویژه. تقریبا بعد از هر سخنرانی یک شاهکار خلق می‌کرد. آدم را یاد کلمات مولا در نهج البلاغه می‌انداخت. میتوانستی با آن جملات تحدی کنی؛ که اگر میتوانی مثلَش را بیاور. سید استاد عملیات جنگ روانی بود. یک بار می‌آمد جلوی دوربین و می‌گفت همین حالا که دارم با شما صحبت می‌کنم کشتی اسرائیلی را می‌زنیم و تمام. یک بار به دشمن نیشخند میزد. یک‌بار آن‌ها را باد تمسخر می‌گرفت جلوی دوربین به ریش اسرائیلی‌ها می‌خندید. بازی‌شان می‌داد. می‌بردشان توی دَستگاه. منفعلشان می‌کرد. دشمن را ول نمی‌کرد، اول حسابی نشانَش می‌دادو به چشمَش می‌آورد بعد هم خوارَش می‌کرد. ابهتَ‌ش را می‌شکست. سید توی همین فضای مبارزه تربیت شد. خودش را درگیر دعواهای مسخره حیدری نعمتی نمی‌کرد و با دشمن فرضی درگیر نمی‌شد دشمنَش واقعی بود و به خاطر همین رشد کرد و قد کشید. شما چند بار دیده‌اید او با گروه‌های لبنانی، حتی مخالفَش؛ با رقیب‌های سیاسی‌اش با مجلس یا دولت لبنان با شخصیت‌های سیاسی درگیر بشود؟! تیکه بیاندازد متلک بارشان کند. قهر کند. یا هرچی... در عوض سخنرانی نبود که سید انگشت در چشم اسرائیل نکند. "آقا" گفت به او به چشم یک مکتب نگاه کنید. باید بنشینیم و بیشتر در مورد سید گفتوگو کنیم. مبارزه سید از قدیم‌ها برایم مصداق این آیه بود: { نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ، فَإِذا هُوَ زاهِقٌ } سید با آن ایمان استوار و روح بلند پروازش مدام بر سر باطل می‌کوبید، مدام. آنقدر که مغز باطل دهن باز کند و نابود شود. ✍محمد صالحی 🔶 جهت دریافت بیش ۹۰۰۰ محتوای تبلیغی به کانال زیر مراجعه فرمایید👇👇 💠 @mohtava_tab