سلام بچههای خوبم، امروز می خوام یه قصه قشنگ دیگه براتون بگم، دو تا همکلاسی بودند، که چند سال بود با هم رفیق هم بودند، خیلی هم همدیگر را دوست داشتند و خیلی قربون صدقه هم میرفتند، یعنی تو حرف زدنشون مشخص بود که انگار برا هم جون میدن زنگ تفریح که میشد این دو تا سعی میکردند با هم توی یه تیم باشند یا در بیشتر کارهای مدرسه با هم دیگه شرکت میکردند، هر کسی اینا را میدید تو دلش میگفت اینا چقدر با هم مهربونن، کاش ما هم مثل اینا بودیم، اگر یکیشون یه خوراکی از خونه میآورد با هم دیگه میخوردند و یا اگر مثلا یه وقتی پاک کن یا مدادی نداشتند از همدیگه میگرفتند به همین خاطر این دو نفر شده بودند الگوی بقیه بچهها توی مدرسه … .
*
در یه جشنی که توی مدرسه گرفته شد و از بچههای زرنگ و خوب تقدیر میشد، مدیر مدرسه داشت صحبت میکرد و میگفت:
… بچههای عزیز رابطه دوستی و صمیمیتی که بین این دو دانش آموز وجود داره دقیقا همون چیزیه که قرآن به ما سفارش کرده و فرموده هم در زبان و هم در عمل ایمان داشته باشید و خدا را دوست داشته باشید یعنی هم ایمان بیارید و هم عمل صالح انجام بدید، اینکه انسان بگه من ایمان دارم اما حجابم را حفظ نمیکنم یا نماز نمیخونم این کار از نظر قرآن درست نیست و یا اگر کسی کار خیر و عام المنفعهای انجام بده مثلا تو دنیا یه سری کارهائی مثل اختراعات و اکتشافات صورت بگیره ولی اون مخترع یا مکتشف ایمان به خدا نداشته باشه به دردش نمی خوره، هر چند مردم دنیا از اون اختراعش استفاده هم میکنند.
پس یادمون باشه این دو تا چیز باهم باید باشه تا بتونه انسان را از شقاوت و خسارت دور کنه و به سعادت برسونه. اینه که خداوند متعال در سوره عصر قسم میخوره و میفرماید همه انسانها در خسران و زیانند مگر کسانی که ایمان داشته باشند و عمل صالح و کار خوب انجام بدهند .
#داستان
#سوره_عصر