🌸حجت الاسلام سید مجتبی بحرینی:
روزی کسی مرا سوار ماشین کرد که دکتر داروخانه بود، در میان راه پیوسته مشغول #صلوات بود و هر کس را که سوار می کرد پول نمی گرفت و می گفت: #صلوات بفرستید.
وقتی تنها شدیم گفت: من از #صلوات خیلی نتیجه گرفتم، یک ختم چهل روزه صد و ده هزار# صلوات داشتم به خیلی چیزها رسیدم، تعجب می کنم که چرا مردم این قدر غفلت دارند.
می گفت: کسی به من شکوه کرد که خیلی کارم درهم و برهم است و مُشرف به ورشکستگی هستم به او گفتم: با انگشت بر مغازه ات «یا علی» بنویس. همین کار را کرد بعد از مدتی آمد و گفت: آقای دکتر نمی دانی چه شده، نمی توانم جواب مشتری ها را بدهم!
📚نسیم های گره گَشا، صفحه ۲۲۳.
🌍 #انتشار_حداکثری_با_شما
🌷🇮🇷مجاهد بصیر🇮🇷🌷
@mojahedebasir
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈