📌 خدمت به زوار امام حسین...
🔹 برای کاری، به چادر استراحت زوّار رفته بودم. دیدم پیرزنی بیرمق و خسته وارد چادر شد و همانجا، جلوی در نشست. نگاهم به تاولهای انگشتان پایش افتاد. آب تاولها به کمک نخهای سفید چند سانتی که از زیر پوست رد شده بود، تخلیه شده بود ولی پوست هنوز نازک و آسیبدیده بود.
خواستم کمکش کنم تا بین جمعیت، جایی خالی برای استراحت پیدا کند ولی توان راه رفتن نداشت.
رفتم به چادر خدام و با روغن سیاهدانه برگشتم. کنارش نشستم و مچ و ساق پاهایش را با روغن ماساژ دادم. تا توانست، دعایم کرد.
آن شب من کیلومترها از حرم دور بودم ولی دلم به این خوش بود که خادم زائر امام حسین و مشمول دعای امام زمانم.
🔅 وقتی به آن روزها فکر میکنم، حال دلم خوب میشود؛ چون میدانم همین کمکهای کوچک یکجا دستم را میگیرد.
شما هم تا میتوانید [در حد توان و بدون منّت]، به زوار امام حسین کمک و خدمت کنید؛ چون طرف حساب هر خدمتی در این مسیر، خود امام حسین است. اگر این کارها را به نیابت امام زمان انجام بدهید که دیگر نور علی نور است.
📖
#خاطره ۹ ؛
#اربعین
☑️ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران)
@Mahdiaran