شور روضه حضرت رقیه سلام الله علیها بابایی نبودی و از دشمن تو چقد سیلی خوردم سرت رو روی نیزه میدیدم و هی میمُردم واویلا بابایی مو هامو ببین که شده خونی و غرق خاکه تنم زیرِ مشت و لگد ها ببین چاکُ چاکه واویلا سرم رو شبا روی خاکا، میذارم من از بعد عاشورا بابا، آوارم اگر عمه جونم نبودش، میمُردم شبایی شده که غذا هم، نَخوردم بابایی، بابایی بابایی بابایی بابایی... بابایی بیا و یکم تو بگو از خودت واسه دختر بگو کی بریده بابا این رگارو زِ حنجر یامظلوم بابایی بگو کی یتیم کرده من رو به طرزِ قَبیحی توکه مسموم و کُشته و زخمی و هم ذبیحی یا مظلوم بمیرم برات که خضابه، موی تو کبوده مثه من بابایی، روی تو نداری تو دستی بابایی، در بدن که من رو نوازش کنی ای، بی کفن بابایی، بابایی بابایی بابایی بابایی... @moltames110