شیخ عباس قمی می‌گوید: من یک مرتبه به یک جایی شده بودم. یک بنده خدای بود من را دعوت کرد و من از باب این ‌که او را رد نکنم پذیرفتم. خیلی درآمد و او چیست ! به خانه‌ی آن‌ها رفتم، خوردم و بعدها فهمیدم که او در معامله رعایت و را یک جاهایی نمی‌کند! من بعد از این‌که از خانه‌ی او آمدم تا ، شب‌ها برای بیدار نمی‌شدم، یا اگر بلند می‌شدم حال نداشتم. تا وضع من این طور بود. نقل از استاد حجت‌الاسلام عالی ✅ارسالی یکی از کاربران محترم کانال @monjei_delhaa