هیچ‌گاه به من بی‌احترامی نکردند ‌ 💌 «تصدقت شوم، الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوت قلبم گردیدم، متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آیینه قلبم منقوش است...» این جملات، نخستین سطر‌های نامه یکی از بزرگترین رهبران معاصر به همسر خود است. 🔸مرحومه خدیجه ثقفی(همسر امام) می‌گفت امام به من خیلی احترام می‌گذاشتند و خیلی اهمیت می‌دادند؛ یعنی یک حرف بد یا‌‎ ‌‏زشت به من نمی‌زدند. ایشان حتی در اوج عصبانیت،‌‎ ‎هرگز بی‌احترامی و اسائه ادب نمی‌کردند، همیشه در اتاق، جای خوب را به من تعارف‌‎ ‌‏می‌کردند. همیشه تا من نمی‌آمدم سر سفره، خوردن غذا را شروع نمی‌کردند. به بچه‌ها‌‎ ‌‏هم می‌گفتند صبر کنید تا خانم بیاید. 🔸ولی اینکه من بگویم‌‎ ‌‏زندگی مرا به رفاه اداره می‌کردند، نه. طلبه بودند و نمی‌خواستند دست پیش این و آن‌‎ ‌‏دراز کنند. 🔸حتی حاضر نبودند که من در خانه‌‎ ‌‏کار بکنم. یکبار وقتی ناهار تمام شد، من نشستم لب حوض تا ظرفها را‌‎ ‌‏بشویم، ایشان همین که دیدند من دارم ظرف‌ها را می‌شویم گفتند«فریده، برو، خانم دارد ظرف می‌شوید» برداشت‌هایی از سیره‌‌ امام خمینی، ج ۱، ص۸۴ ✅ ‌@montazar