می گویم: در حدیث دیری این دعا به این صورت آمده: اللهم عرفنی نفسک فانک ان لم تعرفنی نفسک لم اعرفک؛ اللهم عرفنی نبیک، فانک ان لم تعرفنی نبیک لم اعرفه قط؛ اللهم عرفنی حجتک، فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی(۱۹۸)؛ خدایا! خودت را به من بشناسان که اگر خودت را به من نشناسانده بودی، تو را نشناخته بودم. خدایا! پیامبرت را به من بشناسان که اگر پیامبرت را به من نشناسانده بودی هرگز او را نمی شناختم. خدایا! حجت خودت را به من بشناسان که اگر تو را به من نمی شناساندی از دینم گمراه می شدم.
و در کافی ضمن خطبه ای از امیر المؤمنین (علیه السلام) آمده: وتو ای پروردگار! زمینت را از حجتت بر آفریدگانت خالی نمی گذاری، چه ظاهر باشد که اطاعت نشود یا ترسان گمنام تا حجت تو باطل نگردد ودوستانت پس از هدایت گمراه نگردند.
در بخش دوم از امام موسی بن جعفر (علیه السلام) روایتی گذشت که فرمود: او پنجمین فرزند من است؛ او را غیبتی است طولانی به خاطر ترس بر خودش.
و در کمال الدین به سند خود، از حضرت امام سجاد (علیه السلام) آمده که فرمود: در حضرت قائم (علیه السلام) از هفت پیغمبر شیوه وروش هست: شیوه ای از پدرمان آدم وشیوه ای از ابراهیم وشیوه ای از موسی وشیوه ای از عیسی وشیوه ای از ایوب وشیوه ای از محمد (صلی الله علیه وآله وسلم)؛ اما از آدم ونوح طول عمر، واما از ابراهیم مخفی بودن ولادت ودوری از مردم، واز موسی ترس وغیبت، واما از عیسی به اختلاف افتادن مردم درباره او، واما از ایوب فرج بعد از ابتلاء وامتحان، واما از محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) خروج وقیام با شمشیر(۱۹۹)