"نیز محدث بزرگوار محمد بن الحسن حر عاملی در کتاب اثبات الهداة بالنصوص والمعجزات به نقل از کتاب اثبات الرجعة شیخ اجل فضل بن شاذان آورده که گفت: ابراهیم بن محمد بن فارس نیشابوری گفت: هنگامی که عمرو بن عوف قصد کشتن مرا کرد، ترس شدیدی بر من عارض گردید، با خانواده ام خداحافظی کردم، می خواستم فرار کنم، به خانه حضرت ابو محمد امام عسکری (علیه السلام) رفتم، وقتی بر آن جناب وارد شدم نوجوانی دیدم که در کنارش نشسته بود، چهره اش مانند ماه شب چهارده می درخشید، از آن نور وروشنایی تعجب کردم، ونزدیک بود وضع وحال خودم را هم فراموش نمایم که به من فرمود: ای ابراهیم! فرار مکن که خداوند شر او را از تو دور خواهد ساخت. بر حیرتم افزود، به امام ابومحمد (علیه السلام) عرض کردم: ای فرزند پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم)، مولای من! این کیست که از باطن من خبر داد؟ فرمود: او پسر وخلیفه من است(۶۱۳)."