بمیرد، همچون کسی خواهد بود که از خواص حضرت قائم (علیه السلام) بوده باشد، نه؛ بلکه مانند کسی باشد که در پیشگاه رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) شمشیر زده است.(۲۱۶)
۲۶- در تفسیر البرهان به سند خود، از مسعدة آمده که گفت: خدمت حضرت امام صادق (علیه السلام) بودم که پیرمرد قد خمیده ای که بر عصایش تکیه زده بود آمد، سلام کرد وامام صادق (علیه السلام) جواب سلامش را داد. پیرمرد عرضه داشت: ای فرزند رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم)! دستت را به من بده که آن را ببوسم، پس آن حضرت دستش را پیش آورد واو دست آن جناب را بوسید وسپس گریست. حضرت امام صادق (علیه السلام) به او فرمود: ای پیرمرد! چرا گریه می کنی؟ عرضه داشت: فدایت شوم، یابن رسول الله! صد سال است که به پای قائم شما مانده ام، می گویم این ماه است، این سال است، هم اکنون سنم بالا رفته واستخوانم سست گردیده ومرگم نزدیک شده وبه آنچه که برای شما آرزو می کنم نرسیده ام، شما را می بینم کشته شده وآواره اید ودشمنانتان را می بینم که با بالها پرواز می کنند، چگونه گریه نکنم؟!
دیدگان حضرت ابی عبد الله صادق (علیه السلام) در اشک نشست، آنگاه فرمود: ای پیرمرد! اگر خداوند تو را باقی گذاشت تا این که قائم ما را ببینی، در مرتبه اعلی خواهی بود واگر مرگ تو فرا رسد، روز قیامت با سپرده گرانبهای محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) محشور خواهی شد وما سپرده گرانبهای او هستیم، که همانا آن حضرت فرمود: من در میان شما دو گوهر گرانبها را بر جای می گذارم، پس به آن دو، دست بیازید که هیچ گاه گمراه نشوید: کتاب خدا وعترت وخاندانم را. پیرمرد گفت: