تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالأَرْضُ وَمَن فِيهِنَّ وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدَهِ وَلَـكِن لاَّ تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيماً غَفُوراً (44) آسمان هاى هفتگانه وزمين و هر كه در آنهاست، تسبيح خداوند را مى گويند، و هيچ چيز نيست مگر آنكه با ستايش، از او به پاكى ياد مى كند، ولى شما تسبيح آنها را نمى فهميد. همانا او بردبار و آمرزنده است. 🔷نکته های قرآنی 32 ✅ اين آيه مى گويد: همه ى هستى براى خداوند تسبيح و سجده و قنوت دارند. برخى مفسّران اين تسبيح را تسبيح تكوينى دانسته اند، يعنى ساختار وجودىِ هر ذرّه اى از عالم، نشان از اراده، حكمت، علم و عدل خدا دارد. بعضى ديگر معتقدند كه هستى، شعور و علم دارد و همه در حال تسبيح اند، ولى گوش ما صداى آنها را نمى شنود. اين نظر با ظاهر آيات سازگارتر است. نطق داشتن اشيا محال نيست، چون در قيامت تحقّق مى يابد، «اَنطق كلّ شى»(109) حتّى سنگ هم علم و خشيت دارد و از خوف خدا از كوه سقوط مى كند، «و اِنّ منها لما يَهبط من خشية اللّه»(110) حضرت سليمان سخن مورچه را مى فهميد و منطق الطير مى دانست. هدهد انحراف مردم را تشخيص مى داد كه نزد سليمان آمد و گزارش داد. خداوند كوهها را مخاطب قرار داده: «يا جبال اوّبى معه»(111) اى كوهها! همراه با داود نيايش كنيد. در قرآن علاوه بر اين موارد از تسبيحِ ديگر موجودات نيز سخن به ميان آمده است. جمله ذرات عالم در نهان با تو مى گويند روزان و شبان ما سميعيم و بصيريم و هُشيم با شما نامحرمان، ما خامشيم تسبيح گويى حيوانات و موجودات، در روايات هم آمده است، از جمله: الف: به چهره ى حيوانات سيلى نزنيد، كه تسبيح خدا مى گويند.(112) ب: هرگاه صيد تسبيح نگويد، شكارِ صيّاد مى شود.(113) ج: هيچ درختى قطع نمى شود، مگر به خاطر ترك تسبيح او.(114) د: سنگريزه در دست پيامبراكرم صلى الله عليه وآله به نبوّت او گواهى داد.(115) ه: زنبور عسل تسبيح مى گويد.(116) ح: صداى گنجشك ها تسبيح آنهاست.(117) همه ى اين روايات، گوياى تسبيح واقعى است، نه زبان حال. هر كس به زبانى صفت حمد تو گويد بلبل به غزلخوانى و قُمرى به ترانه -----