📌 «سمعاً و طاعتا»
🔹 وقتی که بیایی، روبهرویت مینشینم. شما فقط امر کن و من فقط از شما اطاعت میکنم. سمعاً و طاعتا! راستی آیا زمانی که شما بیایی، من هنوز هم بر سر این حرفم خواهم بود؟ فکر نمیکنم. شاید لاف زدهام!
🔸 راستش را بخواهید، جواب این سوالم را زمانی پیدا کردم که پدرم از من درخواستی کرد و من جوابش را سربالا دادم... وقتی که روی مادرم را زمین انداختم، متوجه توخالیبودنِ ادعایم شدم!
🔹 درخواست پدرم حرام نبود، اما من از انجامش سرباز زدم، چون به مذاقم خوش نمیآمد! وقتی مادرم صدایم زد و من خودم را به نشنیدن زدم، فهمیدم که حرفهایم راجع به اطاعت از شما ادعایی بیش نبوده است!
🔸 حرمت شکستم آقا... حرمتِ سخنِ خدایی که بعد از پرستش خودش، نیکی به پدر و مادر را سفارش کرده است…
🔹 میدانم! هنوز خیلی راه دارم آقا!
اما تا روزی که بیایی و من سراپا «سمعاً و طاعتا» شوم، میجنگم تا لیاقت دیدار با شما و اطاعت از شما را پیدا کنم.
📝
#دلنوشته_مهدوی