🔺او می آید ‼️‼️دوستان با کلیک بر روی هشتگ های بالا می تونید قسمت های قبلی را بیابید👆👆 ‼️‼️ 👈قسمت دوم/ جشن عروسی ... ⚜⚜⚜⚜🔰🔰🔰🔰⚜⚜⚜⚜ 💢شاعران، سخنگویان، روحانیون، ورزیدگان در کار هنر و احساس، لحظه ها را؛ ذرّه ذرّه اش را، در ذهن و روح خود فرو می بلعند، تا همه چیز و تمامی دقایق حوادث را به خاطر بسپارند، تا روزها و روزها، یافته های فکر خویش را برای غایبان در این جشن بازگویند. هر کس به زبان خود و با هنری که در نزد خویش دارد، حرف ها خواهد زد. 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 شاید بعضی از آن مردم، درک کرده باشند که در این میهمانی، چیزی عجیب و غیرعادی وجود دارد. چیزی که می توان فقط آن را احساس کرد؛ نه اینکه بر زبانش آورد. یک احساس گنگ و مبهم که گاهی می آید، اما چهره نمی نمایاند. فقط خودش را بر قلب و روح آدمی مسلّط می سازد. 🔵🔴🔵🔴🔵🔴🔵🔴 آن وقت، آدم می بیند که در یک جریان غمگینانه، نمی تواند اندوهگین باشد یا در مجلسی که به شادمانی برپا داشته اند، در چنین شبی که همه چیز برای شادمانی و سرور برپا گشته است، شاید بتوان صداهایی را شنید، صدایی همچون آوای فرشتگان، ندایی غیبی که بر دریچه دل می کوبد و با دل سخن می گوید. بعد، دل است که چشم گشوده و به همه چیز و همه جا می نگرد. نگرشی دگرگون با هر آنچه چشم سر می بیند. آن همه زیور و تزیین شگرف تالار انگار به هیجان آمده و خروش برداشته اند. ذرّات نور، از زمین پرکشیده و به سوی سقف بلند تالار می روند. عودهای معطّر، انگار دارند تندتر می سوزند. 🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸 ناگهان اتفاق می افتد! ذرّات، همه بر جای خود خشک شده اند و آدم ها بی هیجان، بدون فریاد و قهقهه، عاری از هرگونه حرکت و جنبش، سراپا چشم؛ با تمامی وجود، چشم شده اند که آن واقعه روی می دهد. ⁉️⁉️⁉️‼️‼️‼️⁉️⁉️⁉️ کدام واقعه؟! لرزه ی ستون ها و دیوارهای کاخ! لرزیدن زمین! زلزله روی داده است، زلزله! ◀️زمین بر خود می لرزد؛ آنچنان که هر چه را بر خود نهفته دارد، واژگون می سازد! ◀️دست هایی؛ دست هایی بزرگ و معجزه گر که بر این پیوند راضی نیست همه چیز را بر هم می ریزد! ◀️همگی مردان تالار بر زمین می افتند. بزرگترها و کوچکترها، همه و همه در اطراف قیصر به زمین افتاده اند. ◀️روحانیون مسیحی که همگی پاره هایی از انجیل در دست داشته و به مراسم دعای پیش از عقد مشغول بودند، اینک با صورت بر این نوشته ها افتاده اند. ◀️قیصر، ترسان و حیران از چنین اتفاق غیر منتظره ای، با چشم های از حدقه بیرون زده، هر سو را به نگاه می کاود. ⏪⏪⏪ ادامه دارد... برگرفته از کتاب او می آید/ رضا شیرازی/انتشارات پیام آزادی ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو در ایتا و هورسا و آپار‌‌ات ↙ @montazerane_zohour