- چرا آبروی منو بردی ؟؟ به پسره چی گفتی که گفته دیگه نمیرم بهش درس بدم ؟؟ 😡 - اون نمیخواد بیاد ؟؟؟ چه پررو ... خوبه خودم بیرونش کردم ... 😏 - ترنمممم 😡 تو چت شده ؟؟ اینهمه برات خرج نکردم که آخرش یه انسان بی سواد شی و بشینی خونه! اینهمه کلاس و اینور اونور نفرستادمت که آخرت این بشه! سر قضیه اون پسره هم بهت گفتم به شرطی میتونی باهاش باشی که فکر ازدواج و هرچیزی که جلوی پیشرفتتو میگیره از سرت بیرون کنی 😡 من دیگه باید چیکار کنم ؟؟ - همه ی دنیای شما همینه!  همش پیشرفت! پیشرفت! کجای دنیا رو میخوای بگیری پدر من ؟؟😡 هیچی تو این خونه نیست!  نه خوشی نه آرامش  نه زندگی فقط پول ، پیشرفت ، ترقّی ، مقام ... اه... ولم کنییییییدددددد 😭 صدای هر دومون هر لحظه بالاتر میرفت که مامان صداش درومد ...  - بسسسسسه 😡 چته ترنم؟ تو چته آرش؟ آروم باش!  برای چی داد و بیداد میکنید؟ بشینید مثل دوتا آدم عاقل باهم صحبت کنید!  ترنم! پدرت خیرتو میخواد! برات کم نذاشتیم و حقمونه بهترین نتیجه رو بگیریم! - نتیجه...نتیجه... منم پروژه کاریتونم ؟؟ منم مقاله و کتابتونم ؟؟ 😒 - واقعاً تو عوض شدی ترنم ... بنظر من باید چندوقتی از ایران بری ... اینجوری برات بهتره ...! - از ایران برم ؟ کجا برم ؟ -امریکا هم درستو میخونی هم پیشرفت میکنی هم روحیت بهتر میشه ... -ممنون. من همینجا خوبم. قصد رفتن هم ندارم. حداقل الآن! 😒 - مادرت درست میگه! پیشنهادش عالیه! تو اینجا پیشرفت نمیکنی! من جای تو بودم این موقعیت رو از دست نمیدادم. از جام بلند شدم و همینطور که به سمت اتاقم میرفتم گفتم - ممنون که به فکر پیشرفت منید ولی من خودم صلاح خودمو بهتر میدونم! و بدون اینکه منتظر جوابشون بمونم درو بستم. به عادت هرشب هدفونو تو گوشم گذاشتم و رفتم تو تراس. سیگارو روشن کردم و اشک بود که مژه های بلندم رو طی میکرد و روی صورتم میچکید ... 📿 @montazeranezohoor_e_mahdi 📿