خداوند روزی به موسی گفت:
برو بدترين بنده مرا بياور ..
موسی رفت يكی از گناهكارهای درجه يك را پيدا كرد و وقتی ميخواست با خود ببرد، گفت نكند يك موقع اين آدم توبه كرده باشد و من فكر كنم كه اين بنده ی گناهكار مي باشد،
رهايش كرد.
رفت دزدی را گرفت تا ببرد نزد خود گفت ..
نكند اين بنده خاص خدا باشد و
توبه كرده و خدا او را بخشيده باشد رهایش كرد.
هر كسی را میگرفت با چنين فرضيات و داوريهائی آزادش مینمود؛
آخر دست خالی پيش خدا رفت.
خدا گفت:
ای موسی دست خالی آمدی؟
موسی گفت:
هرچه گشتم بدتر از خودم پيدا نكردم ..
خدا گفت:
ای موسی هرآئينه اگر غير از اين كرده بودی
از پيغمبري عزل ميشدي
دیگران و چطور و با چه عینکی میبینید ؟
گنه کار و پر عیب .... ؟
شاید اولین قدم خودسازی تغییر دیدگاهمون نسبت به دیگران باشه
دیگران و قضاوت نکنیم
به همه احترام بزاریم
هوای هم رو داشته باشیم
کی میدونه بهترین و بدترین بنده خدا کیه؟؟
شاید همونی که فکر میکنیم بده، عاقبتش از ما خیلی بهتر بشه و ما نیازمند یک دعا از طرف اون شخص باشیم .