بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
💢💥مابه هم وصلیم ای دوست عزیز
عشق امید است با روح تمیز
عشق مهر دوستی باقدرت است.
حقد کینه در سینه ها از نفرت است.
کینه ها را از سینه ها بیرون نهیم
پاک گردیم از دوزخ بیرون جهیم
جوهرانسان مخلوط بخیل وخسیس
عاقبت بر خویشتن می کرن دسیس
از بس که ما ندادیم خمس زکات
زمین خشک شدگرفته شد برکات
بخیل وخسیس محروم از لطف حق
به طوق گردن افکنن داغ درروز جزا
خدا دادوسعت روزی برمال ما
بُخل کردیم تیرقضازدبربال ما
ما ندادیم دست در دست خدا
دست به دست کردیم تا روزجزا
مست خوابیم در کبر باد وهوا
خائنیم ما افتاده ایم در دام بلا
دست حق باشد،دست مستمند.
دست به دست گرددتاروزی دهند.
برادر جان...
برکن این ماهواره را از خانه ات
یارُتخم بد زندآتش به جانُ زندگی
برکن این اُمل فساد خائنین
لشکرابلیس کفرُ نفاق ظالمین
زاینده خلق،نشر تقلیدفاسدین
دوصد افسوس باشد بانادمین
غارت چشمُ دلُ و ناموسِ وطن
میبرد غیرتُ عفتُ آبرو ،سو ِٕظن
برادرجان بدور انداز دزد اندیشه ایمان
تا از روح تو ابلیس بنیان کن برون آید
اگراین بارشد وجدان خواب الوده ات بیدار
ماهواره ات رابه دورانداز
ماهواه ات رابه دورانداز
تا ازروح تو ابلیس ملعون برون آیدبرون آید.
من بیزارم از این ابزارفرهنگی ناهنجار
ماهواره درخانهَ ت یعنی زبان دشمن تفریق
من اماپیش این اهریمنی ابزارسست پیمان
ندارم جز زبان دل
دلی لبریزازعشق تو
ای بادوستی خدا اسلام دشمن
زبان کینه ونفرت زبان خشم خونریزیست.
زبان کبر و خودسوزیست.
گرفتم درهمه احوال حق گویی وحق جویی
وحق باتوست ولی حق را برادر جان
به زور این زبان نافهم ناهنجارنبایدجست
بیا بنشین بگو بشنوسخن شاید
فروغ آدمیت راه درقلب تو بگشاید
خواهربرادرگرکه میخوانی مرا بنشین آدم وار
این دیو کبر و ما منی را زمین بگذار
تواز آیین خلقت چه میدانی چه میدانی
گرعبادت راخداداده است چرابایدتوبستانی
چرا بایک لحظه غفلت جهانی راآتش اندازی
اگراین باروجدان خواب آلوده ات شد بیدار
حجابت را رعایت کن حجابت را رعایت کن.
عفافت را رعایت کن عفافت را رعایت کن.
ماهواره ات رابه دور اندازات
خساست را رها کن ای مردعاقل
به عین آخر همه گردیده باطل
غلط ها کرد قارون ز سودای زر اندوزی
پادشاهی آن است کز این ترک بردوزی
هر که را ناز قر فرش بیش
باید زدوست تحمل بکردنیش
توافق کن گل به نیازت مهریه دهی و جهاز
زندگی ساخت متقابل خط مِهرُخُلق نیکُ نماز
کباب گوشت بره پی درپی سیخ
ببایددراغوش عزیزی بیخ در بیخ
آب گوشت بره سیر تند وپیاز
ذوق رفتگان اوردبه شوق نیاز
باریک کاری ها کند نداند بی کتاب
زجهل تعصب بیخود باشدبیحساب
بکن صیغه که حلال طیب است.
کین سبب سنت پیغمبراست.
بسوزد سخن چین حسود از راه پشت
گل بی خارکجا ست بیچاره خارپشت
این همه حرص آز بهر شکم زیر شکم
والله نباشد قرار پابست این ظلم ستم
ظلم وستم کردیمُ کبر بهرنَفس خویش
ما ندانیم و ریشه خود کنده ایم زپیش
توجه دانی دم فقر غنا صنم نیک فروز
باتو خوش است اوقاتم هر شب و روز
این ریش بی ریشه ریشه هارا فکند
این ظاهرو باطن فسادی از نو فکند
تاکی مکر ریا تا کی جنگ وفریب
از غمها آزادم کن پاکم کن خاکم کن
خدایا خدایا
این انسان مستکبرگه درفقر گه درغنا
گه در ذکرو دردعا گه درشرک در گناه
خدایا خدایا خدایا
ازبس که ماندادیم خمس زکات
زمین خشک شدگرفته شدبرکات
خلق ندانندقدرکیف شکرنعمات
صبرببایدبسیارببایدکشیدزحمات
خداوندِ،خُلِقَ النسان فی کبد
زدنیاسختی آفرید،الله الصمد
بخوان فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً
به کارهاإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً
سرمایه عمرهدر رفت درلغوخشم شهوت
بیدارنگشتیم وامانده گانیم درچاه غفلت
طبله شکم کردن مانداشت جزلغوباد
روبخوان زین پس سرگذشت قوم عاد
مالداری طغیانی کبرُپوشش سکسی
ترمزی بزن فکری بکن گاهی مَکسی
از حلقُ فرج بگذردانی به از این دزدی
حاجب کناری زن حاصل بدهدمزدی
دانی داستان گندم نمایان جوفروش
سالوسُ ریا،وطن فروشِ دین فروش
سخاوت را ازدرختان بخشنده برگیر
کی بیمنت همه راسالیان میکندسیر
که گفته غلط کرده اند،سخن چینی
زروی غرضی بوده اندبودحسد بینی
که گفته غلط کرده اند ابلهان نادان
حقیقت رابیابید زکوی آینه داران
گویامامست میزوقدرتیم
وهم کبر وبادپول ثروتیم
دلبستگانیم پابست شهوتیم
مافریب خوردگان،حب جاه مدرکیم
ریاکاران حسودیم شیاطین مستکبریم
با این همه کبرمامنی
دست حسرت برسر زنی
این اثرها خداخواهدداندبلد
ورنه ماخاکیم یشإ نتوان غلط
مامست حقُ عشقُ باده ایم
نه یکبارصدهاباده خورده ایم
مامست لاله های حق پرست
هیچیم جان هاازتن هابرست
نویسنده:محسن دهقانی
پروازهای معنوی
ابیات واشعاربه نظم ونثر درنیامده است
@کانال منتظران ظهور🤲
🌺
@montzranzhoor🌺