بسم الله الرحمن الرحيم سلام علیکم هفتم ذی الحجه سال روز شهادت امام محمد باقر (علیه السلام) است؛ و شیعیان در سوگ آن ولیّ خدا عزادار می باشند . آن حضرت در شهر مدینه در سال ۵۷ قمری متولد شدند؛ و در سال ۱۱۴ به شهادت رسیدند . مادر بزرگوارشان دختر امام حسن (علیه السلام) بود . بنابراین آن حضرت هم فرزند امام حسن (علیه السلام) به شمار می روند؛ و هم فرزند امام حسین (علیه السلام) . انوار علوم و معارف از حضرت امام باقر (علیه السلام) به دنیا منتشر شد؛ و به مناقب و فضائل آن حضرت دوست ودشمن اعتراف کردند . برخی از دانشمندان اهل سنت نیز مقام علمی آن حضرت را ستوده اند؛ تا آنجا که جوهری در صحاح اللغه می گوید : به محمد بن علی بن الحسین ابن علی ابن ابیطالب باقر گفته می شد؛ چراکه او علم را شکافت . آن امام بزرگوار بود؛ که رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم)، سالها پیش از ولادتش توسط جابر بن عبدالله انصاری به آن حضرت سلام رساند : « یا جابر ؛ انک ستبقی حتی تلقی ولدی محمد ابن علی بن ابیطالب المعروف فی التورات بالباقر فإذا لقیته فأقراه منّی السلام » ای جابر، همانا تو در دنیا خواهی ماند؛ تا آن که فرزندم محمد بن علی ابن الحسین ابن علی ابن ابیطالب که در تورات به باقر معروف است؛ را ملاقات کنی ، پس هنگامیکه او را دیدی از جانب من به او سلام برسان . ابوبصیر چنین می گوید: به محضر امام صادق و پدرش امام باقر (علیهما السلام) وارد شدم؛ عرضه داشتم: شما دو بزرگوار وارثان رسول خدا هستید . امام باقر فرمود : بله . گفتم: پس رسول خدا وارث انبیاء بود؛ هر چه آنان می دانستند؛ میدانست؟ فرمود: آری چنین است؛ پس گفتم : آیا شمامی توانید؛ که مردگان رازنده کنید؛ و نابیناو جزامی را شفا بخشید ؟ فرمود : آری به إذن خدا می توانیم؛ سپس فرمود : « نزدیک من بیا ای ابامحمد ؛ آن گاه دست مبارک خود را بر چشم و صورت من کشید؛ و آنگاه بینا شدم؛ خورشید وآسمان و زمین وخانه ها و هر آنچه در خانه بود؛ را به خوبی دیدم . امام (علیه السلام)‌ فرمود : آیا مایلی که به همین حال بینائی، باقی بمانی و آنچه مردم دارند داشته باشی؟ و روز قیامت نیز مانند بقیه مردم با تو رفتار شود؛؟ یا آنکه مجدداً نابینا شوی و بهشت به آسانی نصیبت گردد؛ عرض کردم مایلم به همان گونه که بودم؛ باشم . ابو بصیر می گوید : پس امام (علیه السلام) به چشمانم دست کشیدند؛ ودوباره به همان حال بازگشتم. چند نمونه از كلمات نوراني امام باقر (عليه السلام) : ۱-إنّ هذا اللسان مفتاح كلّ خير وشرّ فينبغي للمومن أن يختم علي لسانه كما يختم علي ذهبه و فضّته . { بحار الانوار ،ج ۱۷} همانا اين زبان كليد هرخوبي و بدي است؛ پس سزاوار است؛ كه بر زبان خويش مانند زر وسيم خود بگذرد . } ۲-.أشدّ الأعمال ثلاثه : ذكر الله علي كلّ حالّ و إنصافك من نفسك و مواساه الأخ في المال { حليه الأولياء ج ۳} سخت ترين كارها سه چيز است : در هر حالي به ياد خدا بودن، از خود با انصاف رفتار كردن ، همراهي بابرادركردن درمال ، ۳-إنّما شيعه عليّ (صلوات الله وسلامه عليه ) المتباذلون في ولايتنا المتحابّون في مودّتنا المتزاورون لإحياء أمرنا ، إذا غاصبوا لَم يظلموا و إذا رَضوا لم يُسرفوا ، بركه علي من جاوروا و سِلمٌ لمن خالطوا {تحف العقول} همانا شيعه علي (صلوات الله وسلامه عليه) آن كسانند؛ كه در راه دوستي ما مي بخشند؛ و به خاطر محبت ما نسبت به همديگر محبت مي ورزند؛ و براي زنده كردن امر ما (روش و سنت ما) به ديدار يكديگر مي روند؛ وقتي كه خشم گيرند؛ ستم نكنند؛ و چون خشنود شوند؛ اسراف نورزند؛ براي همسايگان بركت، وبراي معاشران خود صلح و آسايشي هستند. ۴.- إذا أردت أن تعلم أنّ فيك خيرا فانظر الي قلبك ؛ فإن كان يُحبَّ أهل طاعه الله ويُبغض أهل معصيته ففيك خيروالله يُحبَّك و إن كان يُبغضُ أهل طاعته و يُحبَّ أهل معصيته فليس فيك خيرٌ والله يُبغضك والمرء مع من أحبّ { الكافي ج ۳} اگر ميخواهي بداني كه دروجودت خيروخوبي هست؛ به دل خود نظر كن، پس اگر اهل طاعت و بندگان فرمانبردار خدا را دوست و معصيت كاران را دشمن دارد؛ يقين بدان كه در تو خير و خوبيهاست؛ و خدا ترا دوست دارد؛ و اگر ديدي بندگان مطيع خدا را دشمن و گنهكاران را دوست دارد؛ پس بدانكه درتو خيري نيست؛ و خدا ترا دشمن دارد؛ و مرد همواره با محبوب خود همراه است . ۵.- الصللاه عمود الدين ، مَثَلها كَمَثَل عمود الفُسطاط ف إذا ثَبَتَ العمدُ ثبت الأطنابُ والأوتادُ و إذا مال العمودُ و آنكَسَرَ لم يَثبُت وتدٌ و لا طَنَبٌ { ناسخ التواريخ ، وسائل الشيعه كتاب الصلاه} نماز ستون دين است؛ موقعيت نماز در دين چون موقعيت ستون است در خيمه ، چون ستون ثابت باشد؛ ميخها وطنابها نيز ثابت است؛ و چون ستون شكسته شود؛ ميخ و طنابي باقي نمي ماند .