🏴 ﴾﷽﴿ 🏴 سلام علیکم «اللّهمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَهَ وَ ابیها وَ بَعلِها و بَنیها وَ السِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَددِ ما احْاطَ بِه عِلْمُکَ» 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 قالت فاطمةُ الزهرا (سلام الله علیها): «قالَ لی رَسولُ اللّهِ(صلی الله علیه و آله و سلم): یا فاطِمَةُ، مَن صَلّی عَلَیک غَفَرَ اللّهُ لَهُ، وألحَقَهُ بی حَیثُ کنتُ مِنَ الجَنَّةِ.» 🔹حضرت فاطمه (سلام الله علیها) فرمودند: «رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)به من فرمود: ای فاطمه، هر کس بر تو درود بفرستد، خداوند او را می آمرزد؛ و در هر جای بهشت که باشم، او را به من ملحق می سازد.» (کشف الغمّة؛ ج ۲؛ ص ۹۸) 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 دیر آمدم...دیر آمدم... در داشت می سوخت. هیئت،میان "وای مادر"داشت می سوخت. دیوار دم می داد؛ در بر سینه می زد. محراب می نالید؛منبر داشت می سوخت. جانکاه؛ قرآنی که زیر دست و پا بود. جانکاه تر؛ آیات کوثر داشت می سوخت. آتش قیامت کرد؛ هیئت کربلا شد. باغ خدا یک بار دیگر داشت می سوخت. یادحسین افتادم آن شب آب می خواست. ناصر که آب آورد سنگر داشت می سوخت. آمد صدای سوووت؛ آب از دستش افتاد. عباس زخمی بود اصغرداشت می سوخت. سربند یازهرای محسن غرق خون بود. سجاد، از سجده که سر برداشت، می سوخت. باید به یاران شهیدم می رسیدم. خط زیر آتش بود؛ معبر داشت می سوخت‌. برگشتم و دیدم میان روضه غوغاست. درعشق، سرتا پای اکبر داشت می سوخت. دیدم که زخم و تشنگی اینجا حقیرند. گودال، گل می داد و خنجر داشت می سوخت. شب بود ... بعد از شام برگشتم به خانه، دیدم که بعد از قرن ها در داشت می سوخت. ما عشق را پشت در این خانه دیدیم. زهرا در آتش بود؛ حیدر داشت می سوخت. (شعر از آقای حسن بیاتانی) 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 با عرض ادب و احترام، فرا رسیدن سالروز شهادت جانکاه، جانسوز و مظلومانه اولین مدافع حریم ولایت و امامت، و اولین مجاهد و شهیده عرصه جهاد تبیین، ام ابیها، ام الائمه، حضرت فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها)را خدمت همه عاشقان و ارادتمندان به خاندان عصمت و طهارت (علیهم السلام)، و شما عزیزان و ارجمندان تعزیت و تسلیت عرض می نمائیم. 🏴🖤🏴