و اما تفسیر آیه شریفه ۴ از س احقاف از این آیه فهمیده می شود که دلیل باید یا جنبه نقلی داشته باشد که از طریق وحی آسمانی است یا جنبه عقلی و منطقی یا شهادت و گواهی دانشمندان. مشرکان که در ادعای خود در مورد بت ها نه به وحی و کتاب آسمانی متکی بودند ، نه می توانند شرکت بت ها در علوم پیشینیان، گفته آنها را تأیید می کند، آیین و مسلک آنها چیزی جز نشتی خرافات زشت و فکر دروغین نیست،‌ امام علی (ع) در وصیت معروفش به فرزندش امام حسن مجتبی(ع) فرموده است: ( و بدام ای فرزند،‌ اگر پروردگارت را شریکی بود ، پیامبران او هم به سوی تو می آمدند و آثار پادشاهی و قدرت او را می دیدی و افعال و صفات او را می شناختی؛ ولی خدای تو یگانه است؛ آن گونه که خود خویشتن را وصف کرده است.)خداوند حکیم است و خداوند حتماً آثار هدایت و فیض دارد؛ هم در عالم تکوین و هم در عالم تشریع. با این حال چگونه ممکن است خدای دیگری وجود داشته باشد که نه آثار صنع او را در پهنه هستی می بینیم و نه نشانه ای از رسولانش و این هرگز با حکیم بودن او سازگار نیست؛ چرا که مایه محرومیت انسان ها از شناخت او و عظمت و قدرتش می شود.از این گذشته، دعوت همه انبیای خداوند یکتا، با فرض وجود دو خدا سازگار نیست؛ زیرا خداوندی که انبيا از طرف او هستند ، ممکن نیست مطلب خلافی القا کند و به دروغ دعوت به توحید نماید؛ زیرا این نیز با حکیم بودن سازگار نیست. پس جمله ارونی ماذا خلقوا من الارض (اشاره به دلیل عقلی،) ائتونی بکتاب من قبل هذا ( اشاره به وحی آسمانی )، و تعبیر اثاره من علم ( اثر علمی گذشتگان ) است. در حدیثی از امام باقر (ع) نقل شده که در تفسیر جمله ( اثاره من علم) فرموده است(مقصود از این جمله، علم پیشینیان پیامبران است). ۱۴۰۳/۹/۴ معلم قرآن حاجی بابایی 🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻