زیر لب مکرّرا می‌گفت: «السّلامُ علیکَ یا أباالحسن یا أمیرَالمؤمنین و رحمة‌الله و برکاته». خودش نمی‌دانست که چه خوشامدی به او می‌گویند. نباید هم آگاه می‌شد. اگر می‌دانست که خودشان او را خواسته‌اند، لایه‌های حجابِ خودخواهی‌اش کِدِرتر می‌شد. - کهکشان‌ هستی: