ای کمان و تیرها بر ساخته ** صید نزدیک و تو دور انداخته! مولوى داستانى دارد، مى‌گويد مردى از خداوند هميشه مسئلت مى‌نمود كه به او گنجى نمايانده شود تا در اثر آن گنج زندگى را به راحت بگذراند. مدتها از خداوند اين مسئلت را مى‌كرد و در اين راه تضرعها و زاريها مى‌كرد تا بالاخره شبى خوابى ديد و به اصطلاح خواب‌نما شد. در عالم خواب او را به گنج‌نامه و رقعه‌اى راهنمايى كردند. آن مرد رفت و آن گنج‌نامه را پيدا كرد. ديد در آنجا نوشته است كه مى‌روى سر فلان قله مى‌ايستى و پشت به شهر و تير را به كمان مى‌گذارى، آن به هرجا كه افتاد گنج همان جاست، تو آنجا را حفر كن كه گنج را خواهى يافت. آن مرد رفت و در همان نقطه ايستاد و پشت به شهر نمود و تير را به قوّت كشيد و پرتاب كرد. تير در نقطه‌اى به زمين افتاد. فوراً با بيل و كلنگ آن نقطه را حفر كرد و هرچه زمين را كند چيزى نيافت. پيش خود گفت شايد اين دفعه در جهت تير اشتباه كرده‌ام. بار ديگر روى همان نقطه ايستاد، تير را به كمان گذاشت و پرتاب كرد. اين مرتبه نيز هرچه با بيل و كلنگ زمين را كند چيزى نيافت. براى مرتبه سوم و چهارم اين عمل را تكرار كرد. بالاخره خسته و عصبانى شد و در مقام تضرع و زارى به درگاه الهى برآمد. اين دفعه در عالم خواب يا بيدارى به او گفته شد كه در آن گنج‌نامه ننوشته بود كه تو تير را به كمان بگذار و به قوّت بكش. تو تير را به كمان بگذار، هرجا كه خود تير افتاد گنج آنجاست. اين مرتبه رفت و تير را به كمان گذاشت ولى تير را به حال خود گذاشت و تا دست خود را برداشت آن تير جلو پايش افتاد. همان‌جا را حفر كرد و ديد گنج در زير پاى خودش بود و او نمى‌دانست. آنگاه مولوى مى‌گويد: اى كمان و تيرها برساخته صيد نزديك و تو دور انداخته اين مثَل است. اين مثَل براى آشنا ساختن انسان است به گنجهايى از استعداد و ظرفيت كه خداوند در وجود هركسى گذاشته است و او خود بى‌خبر است. روى اين استعدادها پوشيده است و بايد با فعاليت و كوشش اين استعدادها را ظهور و بروز داد. هر نعمتى كه خداوند به انسان مى‌دهد بايد شُكر آن نعمت ادا شود. شُكر هر نعمت اين است كه انسان او را در همان كارى كه خداوند آن نعمت را براى آن كار آفريده به مصرف برساند. پس علت بدبينى و نااميدى انسان به خودش كه گاهى منجر به سوء ظن و بدبينى نسبت به ذات اقدس احديت مى‌شود ناشى از جهالت و نادانى است، ناشى از اين است كه انسان از گنجهاى استعدادى كه خداوند در وجودش قرار داده بى‌خبر و بی اطلاع است. نک: مطهری (۱۴۰۲)، خطابه‌های اخلاقی، ص ۱۶۸_۱۶۶ پانوشت: برخی از ما انسان‌ها برای موفقیت و سعادت به دنبال عواملی همچون بخت و اقبال و شانس، پول فراوان بادآورده، توجه فلان اشخاص و ... می‌گردیم. در حالی‌که خداوند گنج را درون ما قرار داده و این گنج در انتظار کشف و بهره‌برداری است! ✅ اللَّهُمَّ اسْتَعْمِلْنِی لِمَا خَلَقْتَنِی لَهُ؛ خدایا مرا خرج کاری کن که مرا برای آن آفریدی (بخشی از دعاهای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها) دکتر محسن عزیزی ابرقوئی، روانشناس موکب فاطمه الزهرا @mookkeb اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ