امام حسین ع همیشه مردم را به کارهای خوب دعوت می‌کردند و به مردم می‌گفتند: از آدمهایی که کارهای زشت می‌کنند و به مردم ظلم می‌کنند همیشه دوری کنید. به خاطر همین حرف‌ها یزید که خلیفه بود و به مردم ظلم می‌کرد و همیشه کارهای زشت انجام می‌داد با امام حسین دشمنی می‌کرد. یک روز از کوفه نامه‌های زیادی برای امام حسین ع رسید. نامه‌هایی که مردم آنجا از امام حسین ع دعوت کرده‌ بودند که آنجا برود تا مردم از او یاری کنند. برای همین امام حسین ع به سمت آن‌ها حرکت کرد، ولی وقتی به سرزمینی نزدیکی کوفه که اسمش کربلا بود رسید، دیدند به جای اینکه مردم به استقبالشان بروند، سربازان دشمن به سمت آن‌ها آمده‌اند تا با آن‌ها بجنگند. امام حسین ع و یارانشان چند روزی آنجا بودند و دشمن هم آب را بر روی آن‌ها قطع کرده بود و همه تشنه بودند. یک شب امام حسین ع به یارانشان گفتند که دشمن با من کار دارند شما می‌توانید بروید، ولی همه یارانش گفتند ما با تو هستیم. روز بعد که روز عاشورا هست جنگ شد و امام حسین ع و یارانشان با دشمن جنگیدند و به شهادت رسیدند و دشمن هم بی‌رحبی‌رحمانه سر امام حسین (علیه السّلام) را از تنشان جدا کرد. @morabikodak5159