کسی که از مردم پول گرفت نمیتواند زبانش باز باشد. سخنرانی که وابسته مردم شد باید جلو پولدارها خم و راست شود نمیتواند حرف حق بزند. وقتی در خانه یک شرابخوار صحبت میکند نمیتواند از عقوبت شرابخواری صحبت کند. چون وابسته شده است. در خانه یک ثروتمند نمیتواند از مضرات تکبر صحبت کند. کسی که میرود خانه بی نماز صحبت میکند و بنده پول آن بی نماز است نمیتواند از عقوبت ترک نماز صحبت کند. سعی کنیم خودمان را به چیزی وابسته نکنیم. چرا اینقدر بعضیها از این طرف آن طرف قرض میکنند که همیشه وابسته باشند؟
مرحوم ملاعلی کنی رحمت الله علیه یکی از مراجع تقلید زمان ناصرالدین شاه بود.یکی از قراردادهای استعماری دولت ناصرالدین شاه، امتیاز رویتر بود که از ننگین ترین قراردادهای آن زمان به شمار میرفت.مخالفت جمعیتی از مسلمین با رهبری ملاعلی کنی با این قرارداد موجب شد که شاه آن را لغو کرد و نخست وزیر ناصرالدین شاه (میرزا حسین خان سپهسالار) از صدارت برکنار شد.
معروف است که روزی «کامران میرزا» پسر ناصرالدین شاه که وزیر جنگ و حاکم تهران بود به دیدن ملاعلی کنی رفت. ملاعلی به دلیل دردپا نمیتوانست دو زانو بنشیند. از کامران میرزا (که نایب السلطنه نیز بود) عذرخواهی نمود و پایش را دراز کرد.کامران میرزا این حرکت ملاعلی را حمل بر بی اعتنایی کرد. و در حالی که باطنا ناراضی به نظر میرسید. پاسخ داد: اصلا چیز مهمی نیست. من هم درد پا دارم. آنگاه پایش را دراز کرد.حاج ملاعلی که متوجه جسارت کامران میرزا شده بود جواب داد:اگر میبینید من پایم را دراز کرده ام علتش این است که دستم را کوتاه کرده ام. شما دستت را کوتاه کن (یعنی دست درازی به حریم اسلام و حقوق مردم نکن) و پایت را دراز نما. در این صورت من چه حرفی دارم.[۱۲]
وابسته نبودن اصل اساسی حسینیان و عاشورائیان است.
دینم را به دنیایش بفروشم؟!
خلیفه سوم، عثمان دويست اشرفي به دو نفر غلام خود داد و گفت نزد ابوذر برويد و بگویيد عثمان به شما سلام رساند و گفته اين را براي معيشت خود بگيريد. ابوذر فرمود که آيا عثمان به ديگري از مسلمانان، اين مقدار داده؟ گفتند نه. ابوذر فرمود که من يك نفر از مسلمانانم و بر ساير مسلمين زيادتي ندارم كه اين مقدار مال به من بدهد. گفتند عثمان گفته كه اين از خالص مال خودم هست و به خدا سوگند، حلال است.ابوذر فرمود مرا به اين نيازي نيست؛ زيرا من از همه بي نيازترم. گفتند اي ابوذر، ما كه چيزي در خانه ي تو نمي بينيم كه سبب بي نيازي تو باشد. فرمود بلي، در اين ظرف دو قرص نان جو هست كه مرا بي نياز مي كند و در روايت ديگر است كه نظير اين عمل را معاويه با ايشان كرد و پس از اين كه ابوذر نپذيرفت، آن دو غلام گفتند اي ابوذر، معاويه به ما قول داده كه اگر تو اين مال را بپذيری، ما را آزاد كند. پس به خاطر آزادي ما بپذير. فرمود اگر اين مال را بپذيرم، شما از بندگي معاويه آزاد مي شويد ولي من بنده ي او خواهم شد، يعني از اين به بعد، بايد مطابق ميلش رفتار كنم و دينم را به دنيايش بفروشم.[۱۳]
وقتی پول قبول کردم باید گردنم کج باشد. نمیتوانم حرف حق بزنم. بسیاری از کسانی که در کوفه به یاری امام حسین علیه السلام نیامدند وامدار یزیدیان شده بودند. وابسته عبید الله بن زیاد شده بودند. به آنها پول داده بود.
ترس از مرگ:
کسی که وابسته شد از مرگ خیلی میترسد. اما آزادگان جهان از مرگ هیچ ترسی ندارند.
یکی از علمای بزرگ مشهد میرزا جواد آقای تهرانی هستند. در بهشت رضا قسمتی هست به نام میرزا جواد آقای تهرانی. مزار ایشان در آنجاست که سنگ قبر ندارد. وصیت کرده اند برای من سنگ قبر نگذارید. در زمانی که مجاهدین خلق ترور میکردند یکی از آنها به ایشان زنگ میزند میگوید دیگر نبینم از خمینی و انقلاب و … دفاع کنی. اگر دفاع کنی تو را میکشیم. ایشان میگوید من که دفاع میکنم اما اگر میخواهید مرا بکشید من هر روز نیم ساعت قبل اذان صبح از خانه به حرم میروم. خواستید بیایید کسی نیست.
می بینید عدم ترس از مرگ به خاطر عدم دلبستگی به دنیاست.
طیب حاج رضایی در حقیقت حر بود. به هر دو معنا حر بود. هم به خاطر اینکه همچون حر بن یزید ریاحی، طیب نیز توبه کرد و حر انقلاب شد. بدنش پر از خالکوبی بود و… ول توبه کرد.
و هم اینکه حر به معنای آزاده بود. در ماجرای ۱۵ خرداد به او گفتند باید اعلام کنی که از [امام] خمینی [رحمت الله علیه] پول گرفته ام که مردم را به خیابانها بریزم و خود او گفته است که مردم را بکشم.
طیب و قیام ۱۵ خرداد
در روز ۱۵ خرداد، طیب با تعطیل کردن میدان بارفروشها، موجب شد که تظاهرات، با شور بیشتری صورت گیرد و تأثیر بیشتری نیز داشته باشد.