#30درس_زندگی
درس نهم
#عفت_و_عشوه
مقررات اسلام با فطرت پاك انسان، هماهنگى كامل دارد؛ زيرا طراح هر دو يكى است و هر دو به يك چشمه باز مى گردد. وجود انسان را با فطرت پاكش خداوند متعال آفريده و مقررات تابناك اسلام را هم همان خداوند طراحى كرده و به وسيله فرستاده امينش براى بشر ارسال داشته است.
دين اسلام، بلكه هر دين آسمانى، به پنج موضوع اجتماعى اهميت زيادى داده و حفظ و نگهدارى آنها را از واجبات شمرده و براى نا فرمايان و مخالفت كنندگان آن، مجازات هاى سخت و شديدى مانند دست بريدن و شلاق زدن، گردن زدن و سنگسار كردن، معين كرده است. آن پنج چيز عبارتست از:
1- حفظ دين و عقيده 2- حفظ عقل 3- حفظ جان 4- حفظ نسب و حلال زادگى 5- حفظ مال.
بحث ما در اين درس درباره حفظ نسب و حلال زادگى است.
از نظر مقررات اسلام، صحت روابط زناشويى و حلال زادگى اولاد، تا آنجا اهميت دارد كه براى زنا و لواط و قيادت و انحرافهاى جنسى ديگر، مجازاتهاى شديدى معين كرده است كه در كتب فقها به تفصيل بيان شده است.
اين اسلام است و آن هم مكاتب ديگر كه تمام انحرافات جنسى، حتى برهنه بودن زن و مرد، استمناء، همجنس بازى تبادل همسران و ازدواج مردان را با يكديگر تجويز مى كنند ولى دين مقدس اسلام، علاوه بر اينكه زنا و لواط را از گناهان كبيره مى شمارد، به عنوان پيشگيرى و حفظ صحت نسب، مقدمات آنها را هم حرام دانسته است. حجاب را براى زن واجب دانسته و چشم چرانى را بر مردان حرام كرده است. بودن زن و مرد نامحرم را در جايى خلوت ناروا دانسته و از سخن گفت زن با آهنگ مهيج و وسوسه انگيز منع فرموده است و به زنان دستور مى دهد: كمتر از خانه بيرون بروند و راه رفتن مهيج نداشته باشند. از كنار ديوار راه بروند نه از وسط كوچه تا در اولين نگاه جلب نظر نكنند.
عارفان آزاد انديش، در برابر اين احكام، سر تعظيم فرود مى آوردند و از خداوند رحمان تشكر مى كنند كه براى حلال زادگى و صحت انساب، زنا را حرام فرمود و براى پيشگيرى از زنا، از مقدمات و انگيزه هايش هم پيشگيرى نمود، تا باز ايستادن از آن آسان باشد. اگر خداوند متعال، از مقدمات هوس انگيز زنا جلوگيرى نمى فرمود و فقط خود زنا را حرام مى كرد، تكليف به مالايطاق كرده بود، مانند كسى كه نزديك شدن كبريت به بنزين را تجويز كند، ولى از شعله ور شدن آتش منع نمايد.
قرآن مجيد، عفت چشم و پاكدامنى را به مرد و زن، با يك تعبير و در دو آيه پشت سر هم توصيه مى كند، ولى در آيه نسبت به زن، سفارش و تاكيد بيشترى دارد اين تاكيد براى اين است كه:
اولا در اين مقام زن فاعل است و مرد مفعول، زن مى كشد و مرد كشيده مى شود، يك سر ريسمان بدست زن است و سر ديگر به گردن مرد.
خلاصه بى حجابى و عشوه گرى زن است كه باعث شعله ور شدن آتش غريزه مى شود نه حركات غير عادى مرد. از اين رو قرآن مجيد، به زن كه عامل و علت اين مفسده مى شود، تاكيد بيشترى مى كند كه دام مفسده انيگزت را مينداز، و به مرد هم هشدار مى دهد كه مواظب باش تا در اين دام نيفتى.
ثانيا: تاكيد اسلام، در امر حجاب، نسبت به زن براى اين است كه اگر در اثر بى مبالاتى زن، مردى به دام افتاد و زنائى رخ داد، عواقب وخيم اين عمل زشت، متوجه زن مى شود نه مرد، ازاله بكارت و باردارى و كورتاژ يا وضع حمل نامشروع و بى آبروئى تا آخر عمر همگى متوجه زن است نه مرد. از اين رو خداوند مهربان، زن را متوجه مى كند كه دامى را كه براى ربودن مرد مى اندازد، بالاخره به گردن خودش مى افتد خالق مهربان انسان، همه اين حسابها را كرده است كه به زن دستور مى دهد، حيا و عفت و حجاب خويش را مراعات كند و براى او پوششى بيشتر از پوشش مرد و رفتارى سنگين تر و با وقارتر از رفتار مرد توصيه مى كند.
امام صادق (عليه السلام )، مى فرمايد: بهترين زنان زنى است كه چون با شوهرش خلوت كند لباس حيا از تن بكند و چون جامه بپوشد و از خانه بيرون رود، لباسى از حياء و عفت بر تن كند كه مانند سپر و زرهى براى او باشد، يعنى در كوچه و خيابان، چنان با وقار و سنگين راه برود كه تيرهاى نظر جوانان هرزه اجازه ورود به شخصيت او را نداشته باشند. زن مسلمان از حضرت زهرا و زينب كبرى صلوات الله عليهما پيروى مى كند.
آنكه را پيشواى دين زهراست پيروى از زنان غرب خطاست
نسزد از تو اى زن روشن پيروى از زنان تر دامن
آنكه خود هست در كمند فساد كى تواند تو را كند آزاد
(شفق )
تا اينجا آنچه گفتيم مربوط به جمله دوم روايت است كه زن بايد هنگامى كه از خانه خارج مى شود، با حيا و سنگين و باوقار باشد و اما جمله اول روايت هم متضمن معنايى لطيف و داراى لفظى بليغ است.
امام صادق (عليه السلام ) مى فرمايد: زن خوب آن است كه در حال خلوت با شوهرش حيا را كنار گذارد و حالتى مخالف و متناقض با حالت لباس پوشيدن داشته باشد، يعنى در حال خلوت با شوهر، هر گونه ظرافتكارى و طنازى و عشوه گرى، براى زن جايز، بلكه ارجح است.